شکست برداشتن


معنی انگلیسی:
rupture

لغت نامه دهخدا

شکست برداشتن. [ ش ِ ک َ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ترک و شکاف برداشتن بنا و مایل به ویرانی گردیدن. ترک و غاچ برداشتن. آثار ویرانی چون شکاف و خسف در بنایی پدیدار شدن. ( یادداشت مؤلف ).
- شکست برداشتن سقف ( دیوار ) ؛ ترک برداشتن آن.( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ترک و شکاف برداشتن بنا و مایل به ویرانی گردیدن آثار ویرانی چون شکاف و خسف در بنایی پدیدار شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس