صادق هدایت

لغت نامه دهخدا

صادق هدایت. [ دِ ق ِ هَِ ی َ ] ( اِخ ) وی فرزند اعتضادالملک و از خاندان اشراف ایران است. پدران وی پیوسته شاغل مقامات عالی دولتی و مناصب نظامی بودند. صادق در 28 بهمن 1281 هَ. ش. در تهران تولد یافت. او بیشتر عمر خود را در تهران بسر برد و طولانی ترین سفر وی هنگامی است که برای تحصیل به فرانسه رفت. وی در این کشور اوقات خود را بیشتر به سیر و گشت گذراند. ابتدا در پاریس بود و سپس به «بزانسون » رفت ودر پانسیونی خانوادگی سکونت جست ، سپس به پاریس بازگشت و هنگامی بدان شهر بر آن شد که خود را در رودخانه غرق کند ولی او را نجات دادند. داستانهای معروف : زنده بگور، سه قطره خون ، نمایشنامه «پروین »، افسانه آفرینش ، فوائد گیاهخواری را در آنجا نوشت. سپس به وطن خود بازگشت و بسال 1315 هَ. ش. به بمبئی رفت و در آنجا زبان پهلوی را فراگرفت و با دو داستان که از هند فراگرفته و به فرانسه نوشته بود بازگشت. و بسال 1324 در حدود دو ماه در تاشکند ازبکستان شوروی گذرانید و عاقبت در آذر 1329 به پاریس سفر کرد و پس از چهار ماه در آنجا بوسیله گازانتحار کرد. صادق در بذله گویی استعداد و مهارتی داشت. به حیوانات شفقت میورزید. با اینکه ظاهر او لاابالی مینمود در زندگانی منظم بود. وی به زبان انگلیسی تا حدی آشنایی داشت که میتوانست از آثار علما و ادبا بهره برد و بوسیله زبان فرانسه از معارف و ادبیات ملل مختلف بهره مند میشد. در پایان عمر به تحصیل زبان روسی همت گماشت و به مطالعه آن اشتغال داشت. به حافظ و خیام علاقه بسیار میورزید. هنگام جوانی و در آن وقت که در پاریس اقامت داشت به عقاید مذهبی یوگا و کیش بودایی روی آورد و همان اوقات بود که مجسمه کوچک بودا را خرید و از آن پس همیشه آن مجسمه بر روی میزوی دیده میشد. صادق روز 19 فروردین سال 1330 هَ. ش. در پاریس خودکشی کرد، بدینسان که به گرمابه خانه ٔخویش رفت و نخست سوراخها و روزنه ها را استوار ساخت ،سپس شیر گاز را گشود و در کف حمام دراز کشیده جان سپرد. جنازه او را در مسجد پاریس گذاردند و پس از توقفی اندک در حالی که قریب یکصد تن از دانشجویان ایرانی آن را تشییع میکردند به قبرستان «پِرْلاشِز» حمل ودر آنجا دفن کردند. گذشته از مقالاتی که از وی در مجله ها بطبع رسیده تألیفات متعددی دارد از اینقرار:
1 - داستانها: زنده بگور. آب زندگی شامل 9 داستان. سایه مغول ( قسمت سوم کتاب انیران ). سه قطره خون شامل 11 داستان. علویه خانم. سایه روشن شامل 7 داستان. وغ وغ ساهاب شامل 35 قصه. بوف کور. سگ ولگرد 8 داستان. ولنگاری 6 داستان. حاجی آقا. فردا. توپ مروارید.بیشتر بخوانید ...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صادق هدایت، یکی از نویسندگان و مترجمان معاصر ایرانی می باشد.که اغلب تصویر هدایت را در قابی سیاه از ابهام ها، انتقادها و کج فهمی ها و سرانجام در قابی از جنس مرگ بر تاقچه ادبیات معاصر ایران نشانده اند و این خود بیننده را وامی دارد تا با شتاب از برابر آن بگذرد.
«صادق هدایت در شب سه شنبه بیست و هشتم بهمن ماه سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادۀ متشخص و صاحب نام تولد یافت او را که فرزند هدایت قلی خان هدایت(اعتضادالملک) بود به توصیۀ پدر بزرگش نیرالملک، صادق نام گذاری کردند. » صادق کودکی زیبا، خوبروی، شیرین و به دلیل ظرافت و زیبایی و داشتن موهای طلایی و چشمان آبی محبوبیت خاصی در بین همۀ افراد خانواده داشت. به گفتۀ محمود هدایت، برادر صادق، او در همۀ دورۀ کودکی مایۀ سرگرمی بزرگ و کوچک خانواده بود.

نسب خانوادگی
صادق هدایت در یک خانواده اشرافی مرتبط با دربار قاجار و بعد از دو پسر و دو دختر بدنیا آمد. عیسی، محمود، اخترالملوک و اشرف الملوک و خواهر بعد از او انورالملوک بود. صادق فرزند اعتضادالملک و از خاندان اشراف ایران است. پدران وی پیوسته شاغل مقامات عالی دولتی و مناصب نظامی بودند. او چهارمین نسل از رضاقلی خان هدایت که نسب خود را به شاعر نامی ایران شیخ کمال خجندی معاصر خواجه حافظ شیرازی می رساندند. رضاقلی خان که نظامت دارالفنون را در زمان سلطنتناصرالدین شاه به عهده داشت، مولف کتاب هایی چون؛روضةالصفای ناصری، مجمع الفصحا، ریاض العارفین، فرهنگ انجمن آرای ناصری و دیگر کتب بود. هم چنین کسی که در دوران بازنشستگی از کار در دارالفنون مدتی به عنوان مربی مظفرالدین میرزا (که بعدها شاه شد) نیز بوده است.

تحصیلات
صادق هدایت سال های تحصیل را در تهران گذراند. او را در شش سالگی به مدرسۀ علمیه سپردند. تحصیلات ابتدایی را در مدرسۀ علمیه آموخت و پس از آن به دارالفنون که دبیرستان مهم تهران بود رفت و تا سال سوم آنجا درس خواند. «بعد راهی مدرسۀ سن لویی شد تا زبان فرانسه یاد بگیرد. در سال سوم سن­لویی بود که زبان فرانسه اش به نحو شگفت انگیزی پیشرفت کرد و چیزی نگذشت که باب مکاتبه را با کتابخانه های مهم پاریس باز کرد و با هزینه های گزاف ماهی دو سه جلد از کتاب های مربوط به علوم سرائر را به دست می­آورد و در گوشه ایی آن را می خواند. »
صادق هدایت در سال ۱۳۰۴ش تحصیلات متوسطه را به پایان برد. او پس از اخذ دیپلم متوسطه باید وارد بازار کار می شد؛ اما رفتن به دنبال کسب کار معمولی دور از شئونات خاندان اشرافی هدایت بود. پدر و اعضای پرنفوذ خاندان هدایت به تکاپو افتادند و پس از رایزنی هایی یا به قول معروف پارتی بازی موفق شدند او را به عنوان دانشجوی بورسیه در رشتۀ مهندسی راه و ساختمان راهی بلژیک کنند؛ اما او که از نظر تحصیلی پایه­ای قوی نداشت و دوران دبیرستان و مرحله امتحانات اعزام دانشجو را به مدد اعمال نفوذ خانواده سپری کرده بود. از دروس دانشگاهی سر در نمی آورد از دانشگاه اخراج شد؛ اما با فعالیت ها و پیگیری های خاندان خود موفق شد تا دوباره به عنوان دانشجوی بورسیه از بلژیک به پاریس منتقل شود؛ اما صادق هیچ گاه درس خود را در دانشکده های پاریس دنبال نکرد. او پس از چهار سال حیف و میل بودجه مملکت بی هیچ نتیجه و حاصلی به ایران باز گشت.

اخلاق هدایت
...

پیشنهاد کاربران

صادق هدایت ( متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: ( خودکشی با گاز ) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجاره ای مکرر، خیابان شامپیونه، پاریس ) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است. صادق چهارمین نسل از رضاقلی خان هدایت هزار جریبی طبرستانی ( مازندرانی ) است که نظامت مدرسه دارالفنون را در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به عهده داشت. هدایت از پیشگامان داستان نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته اند. [۲][۳][۴] هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتون چخوف نیز ترجمه کرده است. حجم آثار و مقالات نوشته شده دربارهٔ نوشته ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان گر تأثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایران است. [۵]
...
[مشاهده متن کامل]

صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. آرامگاه وی در گورستان پرلاشز، قطعه ۸۵، در پاریس واقع است. [۶]
محتویات [نهفتن]
۱ زندگی نامه
۱. ۱ از کودکی تا آغاز جوانی
۱. ۲ گیاه خواری
۱. ۳ عزیمت به اروپا
۱. ۴ خودکشی اول و نخستین داستان ها
۱. ۵ بازگشت به تهران
۱. ۶ گروه ربعه
۱. ۷ سفر به هندوستان
۱. ۸ بازگشت از هندوستان
۱. ۹ اشغال ایران توسط متفقین و بازشدن فضای سیاسی
۱. ۱۰ پایان جنگ و یأس و نومیدی
۱. ۱۱ شرح حال صادق هدایت به قلم خودش
۲ فعالیت ها و سمت و سوی هنری هدایت
۳ ویژگی های ساختاری و محتوایی
۴ نقدها
۵ خانه صادق هدایت
۶ هدایت نقاش
۷ روانکاوی هدایت
۸ کتاب شناسی
۸. ۱ نوشته های هدایت
۸. ۲ ترجمه ها
۸. ۲. ۱ ترجمه از زبان فرانسه
۸. ۲. ۲ ترجمه از متون پهلوی به زبان فارسی
۸. ۳ مقالات
۸. ۴ آثار درباره هدایت
۹ پانویس
۱۰ منابع
۱۱ جستارهای وابسته
۱۲ پیوند به بیرون
زندگی نامه [ویرایش]
از کودکی تا آغاز جوانی [ویرایش]
صادق هدایت در سن پنج سالگی با لباس سفید، همراه با خواهران، برادران و عمو زاده هایش در باغ پدربزرگ ( نیر الملک ) . [۷]
صادق هدایت در سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران متولد شد. پدرش هدایت قلی خان ( اعتضاد الملک، فرزند نیرالملک وزیر علوم، در دوره ناصرالدین شاه ) و نام مادرش زیور الملک ( دختر عموی هدایت‏قلی‏خان، دختر حسین قلی مخبرالدوله ) است. [۸] جدّ اعلای صادق رضاقلی خان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتاب هایی چون مجمع الفصحا و اجمل التواریخ بود. صادق کوچک ترین فرزند خانواده بود و سه برادر و سه خواهر بزرگ تر از خود داشت. ( از برادرانش محمود خان، قاضی دیوان عالی کشور بود که در زمان نخست وزیری سپهبد رزم آرا، سمت معاون نخست وزیری را داشت. عیسی خان، سرلشکر و از رؤسای سابق دانشکده افسری بود. هر دو برادر در هنر و ادبیات دستی داشتند ) .
صادق هدایت در سال ۱۲۸۷ تحصیلات ابتدایی را در سن ۶ سالگی در مدرسهٔ علمیهٔ تهران آغاز نمود. در سال ۱۲۹۳ روزنامه دیواری ندای اموات را در مدرسه انتشار داد و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز نمود. ولی در سال ۱۲۹۵ به خاطر بیماری چشم درد مدرسه را ترک کرد و در سال ۱۲۹۶ در مدرسهٔ سن لویی که مدرسهٔ فرانسوی ها بود، به تحصیل پرداخت. [۹] به گفتهٔ خود هدایت اولین آشنایی اش با ادبیّات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می داد و کشیش هم او را با ادبیّات جهانی آشنا می کرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین سال صادق اولین مقالهٔ خود را در روزنامهٔ هفتگی ( به مدیریت نصراله فلسفی ) به چاپ رساند و بعنوان جایزه سه ماه اشتراک مجانی دریافت نمود. همچنین همکاری هایی با مجله ترقی داشت. صادق در همین دوران گیاه خوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش مبنی بر ترک آن وقعی نمی نهاد. در سال ۱۳۰۳، در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوانات و فواید گیاه خواری است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام «رباعیات خیام» ( با کتاب «ترانه های خیام» اشتباه نشود ) به همراه مقدمه ای مفصّل. در همین سال بود که صادق داستان «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» را در مجلهٔ وفا، سال دوم، شماره ۶ - ۵ منتشر کرد. [۱۰]
گیاه خواری [ویرایش]
صادق هدایت در جوانی گیاه خوار شد و کتابی در فواید گیاه خواری نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاه خوار باقی ماند. بزرگ علوی در این باره می نویسد: «یک بار دیدم که در کافه لاله زار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی می گفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشم هایش سرخ شد، عرق به پیشانی اش نشست و داشت قی می کرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد. »[۱۱]
عزیمت به اروپا [ویرایش]
هدایت در ۱۳۰۳ از مدرسه سن لویی فارغ التحصیل گشت و در همین سال بود که با تقی رضوی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ با اوّلین گروه دانش آموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ مهندسی به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر شمارهٔ ۱۱، که در آلمان منتشر می شد به چاپ رسانید و مقاله ای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ له ویل دلیس، شماره ۷۹ نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشته اش در بلژیک راضی نبود و مترصد بود که خود را به فرانسه و در آن جا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در ۱۳۰۶ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کامل تری از کتاب «انسان و حیوان» با نام «فواید گیاهخواری» با مقدمهٔ حسین کاظم زادهٔ ایرانشهر در برلن آلمان به چاپ رساند. [۱۲]
خودکشی اول و . . .

بپرس