صافه

لغت نامه دهخدا

( صافة ) صافة. [ صاف ْ ف َ ] ( ع ص ) تأنیث صاف . || شترانی که پایها را به صف کشند. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث صاف جمع : صافات .

دانشنامه آزاد فارسی

صافه (Filtrate)
(یا: مایع زیر صافی) مایع شفاف حاصل از عمل صاف کردن (فیلتراسیون). این اصطلاح به فرآیند صاف کردن مایعات نیز اطلاق می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس