صدمه دیدن. [ ص َ م َ / م ِ دَ ] ( مص مرکب ) صدمه خوردن. آسیب دیدن. آزار دیدن. رجوع به صدمه و صدمه خوردن شود.
miscarry (فعل)بچه انداختن، سر خوردن، اشتباه کردن، خیط و پیت شدن، عقیم ماندن، صدمه دیدن، بجایی نرسیدن، نتیجه ندادن