صرع زده

لغت نامه دهخدا

صرع زده. [ ص َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مصروع. غشی. کسی که مبتلی بصرع و دارای بیماری صرع بود. ( ناظم الاطباء ). قطرب. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کسی که مبتلی به صرع است مصروع غش .

فرهنگ معین

( ~ . زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) غشی .

پیشنهاد کاربران

بپرس