صلح دارکلا

لغت نامه دهخدا

صلح دارکلا. [ ص َ ل َ ک َ ] ( اِخ ) دهی ازبخش بندپی شهرستان بابل ، واقع در 18هزارگزی جنوب باختری بابل و 6هزارگزی جنوب شوسه بابل به آمل. دشت ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی. دارای 260 تن سکنه شیعه مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از کلارود و چشمه. محصول آنجا برنج ، غلات ، پنبه و کنجد. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

صلح دارکلا. [ ص َ ل َ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کیاکلا بخش مرکزی شهرستان شاهی ، واقع در 16هزارگزی شمالی شاهی و 3هزارگزی باختر شوسه شاهی به جویبار. دشت ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی. دارای 205 تن سکنه مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از رودخانه تالار و چاه آب بندان. محصول آنجا برنج ، کنف ،کنجد و پنبه. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. امامزاده ای به نام امامزاده عباسعلی دارد که بنای آن قدیمی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

بپرس