صنهاجه

لغت نامه دهخدا

( صنهاجة ) صنهاجة. [ ص ِ ج َ ] ( ع ص ) غریق در عبودیت. ( منتهی الارب ). رجوع به صنهاج شود.

صنهاجة. [ ص ُ ج َ ] ( اِخ ) قومی است به دیار مغرب از اولاد صنهاجه حمیری. ( منتهی الارب ). قبیله ای از بربر.

فرهنگ فارسی

قومی از بربر بدیار مغرب (در قرون وسطی ) و منسوب بدان صنهاجی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس