طریقت چشتیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چِشتیه، سلسله ای معروف از صوفیان مسلمان شبه قاره ، منسوب به چِشت . است.
این سلسله دنباله سلسله اَدْهَمیه ، منسوب به ابراهیم بن ادهم ، است که در زمان ابواسحاق شامی (از مشایخ بزرگ صوفیه در اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم ) به چشتیه معروف شد. بنا بر روایتی ، شجره این سلسله به حضرت علی علیه السلام می رسد. هریک از روایتهای راجع به سلسله خلافت در نظام صوفیان چشتی از لحاظ تاریخی دارای مشکلاتی است .
شکل گیری چشتیه
این سلسله در شبه قاره از پرجمعیت ترین سلسله های صوفیه این نواحی است و پیروان آن حنفی مذهب اند، با این حال ارادتشان به ائمه شیعه در خور توجه است . ابواسحاق شامی با اجازه پیر خود، خواجه مَمْشاد علو دینوَری ، برای ارشاد مردم چشت ، از بغداد به آنجا رفت و ظاهراً از آن پس این سلسله به چشتی معروف شد.در قصبه چشت ، خواجه ابواحمد ابدالِچشتی با وی مصاحبت داشت و پس از مرگ ابواسحاق ، جانشین او گردید.بعد از خواجه ابواحمد ابدال ، به ترتیب خواجه ابومحمد چشتی (متوفی ۴۱۱)، خواجه ابویوسف بن سمعان (متوفی ۴۵۹)، خواجه قطب الدین مودود چشتی ، حاجی شریف زندنی (متوفی ۶۱۲)، خواجه احمدبن مودود (متوفی ۵۷۷) و خواجه عثمان هاروَنی (متوفی ۶۱۷) در چشت و دیگر نواحی خراسان بزرگ بر مسند ارشاد نشستند. بدین ترتیب ، شکل گیری این سلسله در چشت از قرن چهارم صورت گرفت و تا قرن هفتم ادامه یافت و از قرن ششم به تدریج از ناحیه هرات و خراسان بزرگ به شبه قاره گسترش پیدا کرد.
← سفر به هند
به طور کلی ، سلسله چشتیه در دوره اعتلای خود دارای چند خصوصیت عمده بود که با از دست دادن آنها از ترقی باز ایستاد، از جمله ::۱) تا دوره شیخ نصیرالدین چراغ دهلی این سلسله دارای نظامی متمرکز بود که همه امور سلسله ، شامل فعالیتهای روحانی و معنوی و تربیت مریدان و امور معیشت ، را زیرنظر داشت و همه مریدان متوجه یک مرکز بودند که از همین مرکز، خواه دهلی خواه اجمیر، خلفایی برای ارشاد مردم به دیگر نواحی هند فرستاده می شد.بعد از شیخ نصیرالدین چراغ دهلی ، به دلیل عدم تمایل وی در سپردن خرقه به مریدان ، سجاده نشینی دهلی از مرکزیت افتاد و هر خلیفه و سجاده نشینی به طور مستقل عمل کرد.۲) از زمان خواجه معین الدین چشتی تا بعد از مرگ شیخ نصیرالدین ، هیچ قطبی فرزند خود را به جانشینی تعیین نمی کرد، اما پس از آن سجاده نشینی موروثی شد.۳) تا آن زمان ، اقطاب بزرگ در میان مردم نفوذ معنوی داشتند و کمتر به حکام و سلاطین اعتنا می کردند و گرچه غالباً فقیر بودند، خانقاهشان مأوای مردم بود.در این دوره ، دست ارادت به شیخی دادن و با پیران هم صحبت شدن از افتخارات غالب امرا و حکام زمان بود؛ اما از دوره نصیرالدین چراغ دهلی که وی مدتی ، به ناچار، به فعالیتهای سیاسی و حکومتی نیز اشتغال داشت روش تغییر کرد و این امر با طبیعت صوفیانه چشتیه ــ که معتقد بود فعالیت سلسله باید دور از مراکز قدرت سیاسی باشد ــ تعارض داشت .
شاخه های فرعی .
...

پیشنهاد کاربران

بپرس