جادو، جادو گر، نابغه، طلسم گر
طلسم گر
معنی انگلیسی:
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
صاحب طلسم. [ ح ِ طِ ل ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) جادوگر. طلسم ساز :
بلیناس داند چنین رازها
که صاحب طلسم است بر سازها.
نظامی.
بلیناس داند چنین رازها
که صاحب طلسم است بر سازها.
نظامی.