طوارق

/tavAreq/

لغت نامه دهخدا

طوارق. [ طَ رِ] ( ع اِ ) ج ِ طارقه. ( منتهی الارب ). حادثه های سوء بشب. بلاها که بشب رسد : از طوارق ایام و حوادث روزگار مصون و محروس مانده. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 410 ). حواشی ممالک از سوابق خلل و طوارق زیغ و زلل پاک کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 365 ). از دست تصاریف زمان و طوارق حدثان در امان بودند. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

قبیله ای ازبربران مسلمان سکنه نواحی شمال صحرای کبیر افریقا که تعداد آنها بالغ بر ۳٠٠٠٠٠ تن است و آن بچند طایفه تقسیم میشود . افراد این قبیله بدوی و چادر نشین و گله دارند و برخی از طوایف آن عادات و آدابی مخصوص دارند . شهرهای آنان از حدودالجزائر و مغرب تا بلاد سودان ممتد است .
( اسم ) جمع طارقه ۱ - حادثه های سوئ در شب بلاها که به شب رسد . ۲ - واردات بدل ببشارت یا بزجر اندر مناجات شب .

فرهنگ عمید

۱. بلاهای بد و ناگهانی
۲. (صفت ) ویژگی کسی که در شب و به صورت ناگهانی می آید.

دانشنامه آزاد فارسی

طَوارِق (Tuareg)
هر یک از هشت گروه اقوام کوچنده و دام دار در غرب و صحرای مرکزی و ساحل افریقا (الجزایر، لیبی، مالی، نیجر، و بورکینا فاسو). زبان طوارق، تَمَشِک، به شاخۀ بربری از خانوادۀ زبان های حامی ـ سامی، که ۵۰۰ هزار تا ۸۵۰ هزار نفر به آن تکلم می کنند، تعلق دارد. بسیاری از افراد قوم طوارق مسلمان اند. در قرن ۱۵ طوارق با غرب افریقا، که زیرسلطۀ پرتغالی ها بود، تجارت می کردند و راه های تجاری صحرا تا قرن ۲۰ زیرنظارت آن ها بود. شبیخون زدن به کاروان ها در میانشان رایج بود و بردگانی که در این یورش ها به اسارت درمی آمدند به جنوب فرستاده می شدند. در اواخر قرن ۱۹، طوارق به فرانسوی هایی که درپی به دست گرفتن کنترل راه های کاروانی آن ها بودند، حمله کردند. در اوایل قرن ۲۰، گروه های مختلفی از طوارق ها به صورتی نظام مند به زیر سلطۀ فرانسوی ها درآمدند. در ۱۹۱۷، شورشی عمومی علیه فرانسویان برپا شد که درنتیجۀ آن طبقات اشراف طوارق از میان رفتند و حدود ۳۰ هزار تن از آنان نیز به نیجریه گریختند. دولت مستعمراتی فرانسه اجازه داد که برده داری تا مدتی ادامه یابد، اما این تجارت از آن زمان به بعد غیرقانونی شده است. مردان طوارق قبای سرمه ای بر تن می کنند عبا بر دوش و عمامه بر سر می گذارند. بعضی از آنان هنوز در چادرهای دست بافت یا از پوست بز زندگی می کنند و بز و شتر پرورش می دهند، اگرچه بسیاری از آن ها نیز در مناطق شهری ساکن شده اند. جامعۀ طوارق به شدت سلسله مراتبی بود و شامل اشراف، پیشه وران، دست نشاندگان و بردگان می شد. زبان تَمَشِکْ به خطی با حروف جدا ازهم (غیرشکسته)، موسوم به تفیناق و مشتق از خط نومیدیا باستانی، نوشته می شود.

جدول کلمات

حوادث ، بلاها

پیشنهاد کاربران

نداهایی که از راه گوش به دل اهل معرفت در آید.
شرح کشف المحجوب هجویری از فاطمه کوپا
حادته هایی مانند سیل و زلزله

بپرس