عالم ارا

لغت نامه دهخدا

( عالم آرا ) عالم آرا. [ ل َ ] ( نف مرکب )عالم آرای. آرایش دهنده عالم. پیراینده جهان و زینت دهنده آن. ( ناظم الاطباء ) : اگر رأی عالم آرای ملک اشارت فرماید بگویم. ( سندبادنامه ص 276 ).
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است
با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( عالم آرا ) یا عالم آرای عباسی . کتابی است تاریخی بفارسی در شرح حال و سلطنت شاه عباس اول و اجداد او بقلم اسکندر بیک منشی دربار آن پادشاه . وی کتاب را با شرح وقایع سال وفات شاه عباس و جلوس خلف او شاه صفی در سال ۱٠۳۸ ه.ق. بپایان رسانیده است .

فرهنگ عمید

( عالم آرا ) آرایندۀ عالم، آرایش دهندۀ عالم، جهان آرا.

پیشنهاد کاربران

بپرس