عامر بن واثله

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] عامر بن واثلة. اَبوطُفَیل عامر بن واثِلَة کِنانی (۳ق-پس از ۱۰۰ق)، صحابی پیامبر(ص)، شاعر و از یاران حضرت علی(ع) بود. وی احادیث معدودی از رسول اکرم(ص) و احادیث فراوانی از اصحاب بزرگ پیامبر(ص) مانند خدیجه، معاذ بن جبل و ابن مسعود و نیز امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) روایت کرده است.
ابوطفیل، از یاران محمد حنفیه و پرچمداران سپاه مختار در قیام او به خون خواهی حسین بن علی(ع) بود. او و فرزندش طفیل، در قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر ضد حجاج (۸۲ ق)، شرکت داشتند.

[ویکی فقه] از چهره های صدر اسلام که هم در دوره جاهلیت می زیسته و هم دوران اسلامی را درک نموده و از عمری طولانی برخوردار شد، عامر بن واثله کنانی است. نام کامل او عامر بن واثلة بن عبدالله بن عمرو بن جحش بن جری بن سعد بن لیث بن بکر بن عبد مناة بن علی بن کنانة لیثی، از اهالی مکه بود.
برخی نام او را معمر نوشتند که عامر درست تر است. وی بیشتر از این که به نامش شهره باشد به کنیه اش که ابوطفیل بود، معروف شد. وی در سالی که جنگ احد اتفاق افتاد؛ یعنی در سال دوم هجری به دنیا آمد و حدود هشت سال از زندگانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را درک کرده است. وی که از صحابیان به نام پیامبر اسلام شناخته می شود، از یاران باوفای امام علی (علیه السّلام) نیز بوده است و حتی در برهه ای از زمان والی منطقه ای به دستور امام علی (علیه السّلام) بود. وی از جمله اصحابی است که تا دوران امامت امام باقر (علیه السّلام) در قید حیات بوده است و دوران حکومت امویان را درک نموده است. در این نوشتار سعی شده است به زندگی و شخصیت این صحابی بزرگوار پرداخته شود.
خصوصیات ابوطفیل
عامر بن واثله از جنگاوران دوران خود و فردی شجاع بود. او محب امام علی (علیه السّلام) و از افراد ثقه و متدین امام به شمار می رفت. ابن ابی خیثمه او را در شمار شعرای صحابه آورده است و گوید او مردی فاضل و عاقل و حاضر جواب و فصیح و از شیعیان علی (علیه السّلام) بود...چنان که بعد از وفات امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) روزی معاویه به طنز از او پرسید: حزن تو بر مرگ صاحب خود ابی الحسن چون است؟ گفت: چون سوگ مادر موسی بر موسی، و نزد خدای تعالی از تقصیر خویش شرمنده ام. از جمله اشعار معروف او، شعرش در جنگ صفین بود. روزی که وی به همراه مردان قبیله کنانه به میدان رفته بود. او این شعر را می خواند:قد صابرت فی حربها کنانه و الله یجزیها بها جنانه...کنانه در جنگ خود پایداری کرد، خداوند در برابر این پایمردی بهشت خود را پاداشش دهد. هر که به پیکار پایداری کند به مردانگی آراسته شود و هر که دستخوش ترس آید زشت نامی برد. یا هر که به خدا کافر شود در کار جنگ سستی کند. نافرمان فردا انگشت ندامتش را به دندان گزد. از جنگ صفین اشعار متعدد و زیبایی از ابوطفیل به جا مانده است. ابوطفیل کسی بود که در گرفتن حقش بسیار جسور بود و از چیزی هراس نداشت. روزی عمر مستمری وی را قطع کرده بود و وقتی او از عمر علتش را جویا شد عمر گفت: خبر یافته ام که شمشیر خود را صیقلی کرده و نیزه خود را تیز نموده و تیر خود را پیکان زده و کمانت را آویخته ای و امام قائم را انتظار می بری تا ظهور کند. پس هر گاه ظهور کرد مستمری تو را خواهد داد. گفت: خدا تو را از حق من بازخواست خواهد کرد. عمر از این گفتار حیا کرد و حق او را داد. ا
بوطفیل در دوران حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)
وی که از شاعران نامی دوران خود بوده است نه روایت از پیامبر اسلام روایت کرده است. وی که در میان صحابه، آخرین کسی بود که وفات نموده، احادیث معروفی همچون ثقلین را نقل کرده است. عامر بن واثله در مورد دیدارش با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) گوید: من در جعرانه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) را دیدم که گوشت میان مردم تقسیم می کردند، زنی در نزد آن حضرت بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) ردایش را برای او پهن کرده بود، پرسیدم این زن کیست که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) ردای خود را برای او پهن کرده؟ گفتند: او مادر رضاعی او می باشد، او حلیمه سعدیه است که آن حضرت را شیر دادند. ظاهرا اولین باری که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را دیده است مربوط به فتح مکه می باشد. ابوطفیل بسیار زندگیش طولانی شد و او آخرین نفر از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود که جهان را وداع گفت، او خود به این موضوع افتخار می کرد و می گفت: امروز کسی در روی زمین نیست که بگوید: من رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را دیده ام جز من که در میان شما می باشم. درباره چهره ظاهری رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم)، از ابوطفیل نقل شده است: پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) دارای چهره ای سپید و ملیح بود. او نه چاق و نه لاغر بود. در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز وی به امام علی (علیه السّلام) ارادت خاصی داشت و از وی حمایت می کرد. از مجاهد، از قول ابی عمرو و ابوسعید خدری نقل شده که هر دو گفته اند: در حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) نشسته بودیم که سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود و عمار بن یاسر و حذیفة بن یمان و ابوهیثم بن تیهان و خزیمة بن ثابت ذو الشهادتین و ابوالطفیل عامر بن واثله آمدند و مقابل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) زانو زدند و اندوه بر چهره ایشان آشکار بود و گفتند: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) ! پدر و مادرمان به فدای تو باد. ما از گروهی درباره برادر و پسر عمویت سخنانی می شنویم که اندوهگین می شویم و اکنون از شما اجازه می خواهیم که پاسخ آنان را بدهید. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمودند: چه چیزی درباره برادر و پسر عمویم علی بن ابی طالب (علیه السّلام) می گویند؟ گفتند: می گویند چه فضیلتی برای علی در مورد پیشی گرفتن او به اسلام آوردن است و حال آنکه به هنگام ظهور اسلام او کودک و کوچک بوده است و امثال این سخنان. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) پرسیدند: همین موضوع شما را اندوهگین می سازد؟ گفتند: آری به خدا سوگند...و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) پاسخ آنان را داد و آنان را آرام نمود. ارادت وی به امام علی (علیه السّلام) به حدی بود که برخی او را شیعه غالی می دانستند و وی را به غالی گری متهم می نمودند. از ایشان حدیث غدیر به طور کامل نقل شده است و بسیاری از راویان نیز از ایشان نقل قول کرده اند. وی به جز پیامبر از بسیاری از صحابه همچون ابی بکر و عمر و علی (علیه السّلام) و معاذ و ابن مسعود روایت نقل کرده است و اشخاصی چون زهری و قتادة و عمرو بن دینار و ابوزبیر از وی روایت نقل نمودند.
ابوطفیل بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)
...

[ویکی شیعه] اَبوطُفَیل عامر بن واثِلَة کِنانی (۳ق-پس از ۱۰۰ق)، صحابی پیامبر(ص)، شاعر و از یاران حضرت علی(ع) بود. وی احادیث معدودی از رسول اکرم(ص) و احادیثی نیز از برخی صحابه مانند خدیجه، معاذ بن جبل و ابن مسعود و نیز امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) روایت کرده است.
ابوطفیل، از یاران محمد حنفیه و پرچمداران سپاه مختار در قیام او به خون خواهی حسین بن علی(ع) بود. او و فرزندش طفیل، در قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر ضد حجاج (۸۲ ق)، شرکت داشتند.
ابوطفیل در سال جنگ احد (۳ق) زاده شد و ۸ سال آخر زندگانی پیامبر(ص) را درک کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس