عاکی

لغت نامه دهخدا

عاکی. ( ع ص ) مرده. ( منتهی الارب )( آنندراج ). || کسی که قاووت فروشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || آزمند قاووت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ، عُکاة.

فرهنگ فارسی

مرده

پیشنهاد کاربران

بپرس