عباس میرزا پسر فتحعلی شاه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عباس میرزا، چهارمین پسر فتحعلی شاه بوده است. فتحعلی شاه که عباس میرزا را از دیگر فرزندان خود باهوش تر و دلیرتر و مستعدتر می دید به ولیعهدی خود در آورد.
طایفۀ "قاجار" که نژاد و ریشه آنها به قوم "سالور" می رسید از ساکنین سرزمین چرکَس و از سه تیره مختلف: سلدوس، اونک قوت و جلایر تشکیل می شدند که از میان آنها سلدوسها اصلاً به ایران نیامدند ولی قاجار ها به طرف ایران و بخشهای قفقاز آمدند و بخشی از قوم جلایر بودند بعد از مرگ هلاکوخان سرتاق نویان که یکی از افراد دلاور و برگزیده قاجار بود، به ریاست و رهبری این طایفه انتخاب شد و در بخش دشت مغان به حکومت رسید و سالهای متمادی در این ناحیه وسیع و نسبتاً خوش آب و هوا زندگی کردند و در زمان صفویه به ایران وارد و در دشت گرگان مستقر شدند و صفویه و مخصوصاً شاه عباس به عنوان مرزبان از آنها استفاده کرد.
سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به اهتمام جمشید کیانفر، چاپ اول: ۱۳۷۷، دیبا، اساطیر، ج۱ و ۲، ص۷.
چهارمین پسر فتحعلی شاه "عباس میرزا" در سال ۱۳۰۳ در قصبه (نوا) از توابع لاریجان قدم به عرصۀ وجود گذاشت و فتحعلی شاه نام این مولود را عباس میرزا گذاشت و نسبت به وی مهر و انسی خاص یافت، او بر خلاف پسران دیگرش در دوران کودکی، طفلی مریض المزاج و فوق العاده مؤدب و سر بزیر و محجوب بود و در سن ده سالگی به کسالت و درد مفاصل و استخوان مبتلا گشته بود. او در کودکی بسیار مورد علاقه آقا محمد خان قاجار سر سلسلۀ سلاطین قاجار بود و خود تعلیمات نظامی مخصوص را به او می آموخت عباس میرزا ضمن فرا گرفتن تعالیم مختلف و روش های گوناگون فنون سواری و جنگ در ایام فراغت و بیکاری به مطالعه کتب سودمند و مفید می پرداخت و به آسانی به بیشتر زبان های شرقی آشنا شده بود.
نجمی، ناصر، عباس میرزا، چاپ اول، بهار۱۳۷۴، مهارت، علمی، ص۲۵.
فتحعلی شاه در سال دوم جلوس سلطنت خود، مجلس با شکوهی ترتیب می دهد و جمع کثیری از بزرگان و علماء و رجال سرشناس و درباریان و وابستگان صاحب رای و نظر و همچنین سرکردگان خاندان قاجار را دعوت می کند تا آنها در زمینۀ تفویض ولیعهدی به فرزند قابل و کاردانش، عباس میرزا به مشورت و گفتگو بپردازند.فتحعلی شاه که عباس میرزا را از دیگر فرزندان خود باهوش تر و دلیرتر و مستعدتر می دید وقتی در این مجلس، عموم بزرگان و سران قاجار نسبت به شجاعت و امتیازات برجسته عباس میرزا و درایت و قابلیت او اتفاق نظر داشتند، این انتخاب شاه را شایسته دانستند و فردای آن روز شاه او را به حکومت آذربایجان تعیین می نماید.
سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به اهتمام جمشید کیانفر، چاپ اول: ۱۳۷۷، چاپ دیبا، انتشارات، اساطیر، ج۱و۲، ص۱۰۱.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس