عبداللطیف

/~adbollatif/

فرهنگ اسم ها

اسم: عبداللطیف (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdollatif) (فارسی: عبداللطيف) (انگلیسی: abdollatif)
معنی: بنده خداوند مهربان، بنده ی نیکویی کننده، ( عربی )، بنده ی خدای نیکویی کننده، ( اَعلام ) عبداللطیف: شاه [، قمری] سلسله ی تیموریان، که پدرش الغ بیگ را کشت و جانشین او شد، ولی به زودی خود کشته شد، ( در اعلام ) نام چندین تن از مردان سیاسی و ادبی تاریخ، بنده پروردگار که دارای لطف است، نام یکی از پادشاهان تیموری
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن ابی بکربن احمد الیمانی الزبیدی. از علماء عربیت است. از تألیفات اوست : شرح ملحة الاعراب. مقدمة فی علم النحو. نظم مقدمه ابن بایشاذ. ( از الاعلام زرکلی ).

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیزبن ملک. فقیه حنفی است. از آثار اوست : مبارق الازهار فی شرح مشارق الانوار فی الحدیث. شرح المنار فی الاصول و جز آن. وی در حدود سال 885 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن عبدالمنعم بن الصیقل الحرانی الحنبلی ، مکنی به ابوالفرج. عالم به حدیث و از مسانید مصر در زمان خود بود. از کتب اوست : السباعیات در حدیث.وی به سال 672 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن علی بن احمدبن ابی جامع العاملی. فقیه ،فاضل و از شاگردان شیخ بهائی و شیخ حسن بن الشهید الثانی و غیره بود. از تألیفات اوست : الرجال. جامع الاخبار فی ایضاح الاستبصار و جز آن. ( از روضات ص 363 ).

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن یوسف بن محمدبن علی البغدادی معروف به ابن اللباد. از فلاسفه اسلام و یکی از علما است. در حکمت و علم النفس و طب و تاریخ و جغرافیا و ادب کتابهای بسیار تألیف کرد. وی را حافظه ای قوی بود. و از کتب اوست : الافادة و الاعتبار بما فی مصر من الاَّثار. قوانین البلاغة. الانصاف بین ابن بری و ابن الخشاب. الجامع الکبیر در منطق و طبیعی در ده مجلد. بلغة الحکیم. الکلمة فی الربوبیة. تهذیب کلام افلاطون. القیاس در چهار مجلد. السماع الطبیعی. غریب الحدیث. شرح احادیث ابن ماجه و کتابهای بسیاری را خلاصه کرده است. از جمله : الحیوان للجاحظ. کتاب العمدة و او را رسائل کوچکی نیز هست که مقالات نامیده است ازجمله : النفس. العلم الالهی. الماء. الحرکات المعتاصة. العادات. الحواس و جز آن. وی به سال 555 هَ. ق. متولد و در 629 به بغداد درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبداللطیف. [ ع َ دُل ْ ل َ ] ( اِخ ) انسی قاضی مستعرب و متأدب بود و انشاء نیک مینوشت. و او راست شعری. وی از موالی روم بود و قضاء رکب و محاسبت اوقاف مصر یافت به روم رفت و ولایت قضاء طرابلس شام یافت. و سپس قضاوت کوتاهیه و مرعش و جیزه و جز آن یافت. وی به سال 1075 هَ. ق. به دمشق درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

فرهنگ فارسی

طسوجی ادیب و مترجم ایرانی (ف. بین ۱۲۹۴ و ۱۳٠۶ ه.ق . ). وی در تبریز در زمان ولیعهدی ناصرالدین میرزای قاجار ملاباشی ولیعهد یا یکی از شاهزادگان بود . مردی درویش مسلک بود و در حدود سال ۱۲۹۴ ه.ق . بزیارت کربلا رفت . اثر مهم او ترجمه [ الف لیله و لیله ] از عربی بفارسی است بنام هزار و یک شب ( سال ۱۲۵۹ ه.ق . )
انسی قاضی مستعرب و متادب بود و انشائ نیک مینوشت و او راست شعری وی از موالی روم بود و قضائ رکب و محاسبت اوقاف مصر یافت بروم رفت و ولای قضائ طرابلس شام یافت و سپس قضاوت کوتاهیه و مرعش و جیزه و جز آن یافت وی بسال ۱٠۷۵ هجری قمری بدمشق درگذشت

پیشنهاد کاربران

بپرس