عدالت اجتماعی و سبک زندگی اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سبک زندگی از موضوع های جدید در جامعه ی ما است که بعد از تاکیدات مقام معظم رهبری جای خود را به عنوان یک بحث نوبنیاد در پژوهش ها و تحقیقات پژوهش گران باز کرده است. نوشتار پیش رو، نگاهی چندوجهی به این موضوع دارد؛ از سویی در پی بررسی و مطالعه ی شیوه ی زندگیِ مردمِ جامعه امروز ایران و تشریح میزان نفوذ مدل های غربی و غیر اسلامی ایرانی بر زندگی ایرانیان است؛ از سوی دیگر به آثار فکری و علمی که توسط روشن فکران در این زمینه نگاشته شده، نظری افکنده و این هر دو را به نقد کشیده و در فرجام نیز به تبیین و ترسیم زندگی آرمانی مبتنی بر ارزش ها و اصول اسلامی ایرانی پرداخته است.
انسان برای زیستن به این دنیا قدم می گذارد، پس شیوه زیستن اهمیت غیرقابل انکاری دارد. آیا می توان بدون توجه به هدف و بدون برنامه زندگی کرد؟ پاسخ یک سره منفی است؛ بنابراین پرداختن به مبحث سبک زندگی از ضروریات است که خوشبختانه با توجه مقام معظم رهبری موردعنایت صاحبان قلم و اندیشه قرارگرفته است. اگرچه انسان همیشه بر اساس یک برنامه و هدف، زندگی کرده است هرچند خود به آن آگاه نبوده، اما مباحث تئوریک این موضوع به تازگی مطرح شده است. در این نوشتار به دلیل اهمیت برنامه ی زندگی و کیفیت آن، ما در بخش اول، سبک زندگی مورد تایید و تاکید قرآن، نهج البلاغه و ائمه معصومین در موضوعات همسایه، والدین و حقوق آن ها در فقه و حقوق و با توجه به اهمیت قانون و عدالت در سبک زندگی اسلامی، به این موضوعات می پردازیم که همان برنامه و کیفیت برنامه است و آنگاه در بخش دوم این مقاله به آسیب شناسی شیوه و منش زندگی امروز ایرانیان توجه می کنیم و آراء و نظریه های دانشمندان ایرانی و غربی را در باب شیوه زندگی مطرح می کنیم و در فرجامین بخشِ این نوشتار نیز به ارائه یک سبک زندگی که از قرآن برداشت شده می پردازیم.
سبک زندگی آرمانی
طرح عنوان همسایه در این نوشتار و ربط آن به موضوع مقاله ی حاضر، چنین است که:
← همسایه
در آسیب شناسی سبک زندگی باید گفت سبک کنونی زندگی ما کاملاً التقاطی و به هم ریخته است؛ بنابراین باید برای پالایش آن اقدام کنیم. در این پالایش نباید تمامی متغیرهای سبک زندگی را تک تک ردیف کنیم و برای مثال بخواهیم همزمان ۵۰ مسئله ی سبک زندگی را تغییر دهیم. این کار شدنی نیست. ابتدا باید یک یا دو عامل اصلی را که دیگر عوامل تابع آن ها هستند، انتخاب کنیم و روی آن ها کارکنیم. اگر این عوامل اصلی تغییر کرد، خودبه خود عوامل فرعی هم تغییر می کنند.
← فردگرایی و بی توجهی به دیگران
...

پیشنهاد کاربران

بپرس