عرفان کارلوس کاستاندا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عرفان کارلوس کاستاندا نمونه بارزی از جهانی شدن گرایش های ادیان و عرفان های طبیعت گراست که در بستر تعلیم های سرخ پوستانه متبلور شده است. هرچند کارلوس کاستاندا در چینش تعلیم های عرفانی خود، دارای نوآوری ها و ابتکارات منحصر به فردی است، ولی بررسی و کنکاش نظام عرفانی او، بدون در نظر گرفتن تعلیم های ادیان طبیعت گرا و عرفان های سرخ پوستی، کم فایده و حتی بی فایده است.
کارلوس کاستاندا در ۲۵ دسامبر ۱۹۳۵ میلادی در روستای جوکری، نزدیک سائوپائولو، یکی از شهرهای پرجمعیت برزیل دیده به جهان گشود. پدرش «سزار آنابرونگاری» و مادرش «سوزانا کاستاندا» نام داشت. وی در مدرسه ای در بوئنس آیرس تحصیل کرد و به سال ۱۹۵۱ میلادی در پانزده سالگی به لوس آنجلس آمریکا سفر کرد. او به مجسمه سازی علاقه ی زیادی نشان می داد. از این رو، مدتی در رشته ی مجسمه سازی و نقاشی تحصیل کرد. اما به گفته خودش فاقد خلاقیت و قدرت تخیل کافی برای این کار بود. پس از مدتی مجسمه سازی را رها کرد و در دانشگاه کالیفرنیا در رشته ی مردم شناسی به تحصیل خود ادامه داد.کاستاندا در سال ۱۹۶۰ میلادی به مکزیک سفر کرد تا رساله ی دکتری خود را با موضوع گیاهان دارویی سامان بخشد. در آنجا با مرد سرخ پوستی آشنا شد که به گفته دوستش اطلاعات زیادی درباره ی گیاهان و به خصوص پیوته داشت. در ادامه او چنین گزارش می کند:
دوستی با دون خوان و تاثیر از او
کاستاندا در طول زندگی اش دوازده کتاب نوشت که در آنها جزئیات تجربیات خود را با دون خوان و سرخ پوستان توضیح داده است. میلیون ها نسخه از این کتاب ها در سراسر دنیا به چاپ های متعدد رسیده و موجب شهرت کاستاندا و گسترش تعالیم معنوی سرخ پوستی شده است. کاستاندا در دو دهه آخر عمر به آموزش تعالیم دون خوان پرداخت و به سخنرانی، مصاحبه و برگزاری کارگاه های آموزشی متعددی همت گماشت. سرانجام در ۲۷ آوریل ۱۹۹۸ میلادی در امریکا درگذشت.عرفان ساحری، جادوگری، آیین شمنی، ناوالیسم، درمانگری، پیشگویی، عرفان عقاب و... ازجمله نام های عرفانی است که کاستاندا پایه گذار آن بوده است. به نظر می رسد از این میان، انتخاب نام «عرفان ساحری» با سازوکار کاستاندا هماهنگ تر است؛ هرچند ساحری مفاهیم دیگری را در دل خود جای می دهد.
تعریف ساحری
وی در تعریف ساحری می گوید: «ساحری توانایی درک و مشاهده ی چیزهایی است که دریافت معمولی ما، قادر به درک و مشاهده ی آن نیست. ساحری ذخیره ی انرژی است تا با میدان های از انرژی که در دسترس نیستند سروکار داشته باشی.» او می گوید قصد تأسیس نظام فلسفی یا ارایه ی نظرات تئوری ندارم، بلکه می خواهم نظام عملی را بیان کنم؛ نظامی که بر پایه ی معرفت از نوع شهودی است. کاستاندا، دون خوان را فردی وابسته به معرفت شهودی می داند و در بیان شیوه ی نگارش کتاب های خود می گوید: «در هنگام نگارش کتاب ها، هرگز به یادداشت های خود مراجعه نکرده ام، بلکه آنها را با سیستم دیگری از شناخت نوشته ام.»
آگاهی های انسان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس