عزاداری در سیره پیامبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بدون تردید یکی از مصیبتهای جانسوز و فراموش نشدنی در تاریخ اسلام، حادثه جانگداز عاشورا و کربلاست؛ به طوری که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیشگویی هایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین (علیه السّلام) اشک ریخته اند؛ در این نوشتار نگاهی خواهیم داشت به سیره آن حضرت درباره حادثه کربلا به نقل از منابع معتبر اسلامی.
بدون تردید یکی از مصیبتهای جانسوز و فراموش نشدنی در تاریخ اسلام، حادثه جانگداز عاشورا و کربلاست؛ به طوری که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیشگویی هایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین (علیه السّلام) اشک ریخته اند.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) نسبت به حوادث و جریاناتی که امت اسلامی با آن روبرو بوده و یا پس از ایشان روبرو می شده اند، از راه وحی و علم الهی آگاه بوده اند و این حقیقت را در مناسبت های گوناگون ابراز داشته اند.
← بیان شهادت امام علی
اینها نکاتی است که در روایت های فراوانی وجود دارد که در این بخش به بعضی از آنها اشاره خواهد شد:حافظ احمدبن حسین بیهقی به نقل از علی بن حسین (علیه السّلام) و آن حضرت از اسماء بنت عمیس روایت می کند که گفت: «من در ولادت حسن و حسین، قابله جد ه ات فاطمه (سلام الله علیها) بودم. وقتی حسین (علیه السّلام) به دنیا آمد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سراغ من آمد و فرمود: ای اسما فرزندم را بیاور. حسین (علیه السّلام) را در پارچه سفیدی قنداق کرده به دست آن حضرت دادم. در گوش راست اذان و در گوش چپ ایشان اقامه گفتند، آنگاه او را در دامن خود گذاشته و گریستند! عرض کردم پدر و مادرم فدایت، چرا گریه می کنید؟ فرمود: بر این پسرم! گفتم: او که هم اکنون متولد شده است. فرمود: ای اسما! پسرم را گروه ستمگران خواهند کشت، خداوند شفاعتم را به ایشان نرساند! آنگاه فرمود: ای اسما این مطلب را برای فاطمه مگو، چون تازه بچه دار شده است.» در اسلام این نخستین مجلسی بود که در منزل رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) برای عزای حسین شهید منعقد شد و گوش دنیا تا آن روز نشنیده بود که در روز ولادت، به جای مجلس سرور و شادی، مجلس ماتم بپا کنند و در ساعت اول ولادت، به جای تبریک، خبر از شهادت طفل تازه به دنیا آمده بدهند! تاریخ از زمان آدم تا خاتم هرگز چنین رخدادی به خود ندیده است که چون فرزندی به دنیا آمده باشد، به جای هدایای مسرت بخش، خاک قتلگاه او را به پدر اهدا کنند!
خواب ام الفضل
ام الفضل می گوید: «به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) وارد شدم و عرض کردم دیشب خواب بسیار ناراحت کننده ای دیدم. حضرت فرمود: خوابت را نقل کن. عرض کردم: در خواب دیدم گویا قطعه ای از بدن مبارک شما جدا و در دامن من گذاشته شد! حضرت فرمود: رایت خیرا تلد فاطمه غلاما فیکون فی حجرک، فولدت فاطمه الحسین فکان فی حجری کما قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) فدخلت یوما الی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) فوضعته فی حجره ثم حانت منی التفاته فاذا عینا رسول الله تهرقان من الدموع فقال یا نبی الله بابی انت و امی مالک قال: اتانی جبرئیل علیه الصلاة و السلام فاخبرنی ان امتی ستقتل ابنی فقلت هذا؟ فقال نعم و اتانی تربة حمراء؛ خواب خوبی دیده ای، از فاطمه (سلام الله علیها) فرزندی به دنیا می آید و در دامن تو رشد می کند. چندی بعد فاطمه حسین را به دنیا آورد؛ چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرموده بود. روزی بر آن حضرت وارد شدم. حسین را در دامن خود نشاند و چشمانش پر اشک شده و گریست. عرض کردم پدر و مادرم به قربانت، ای رسول خدا! شما را چه شده است؟ فرمودند: جبرئیل نازل شد و خبر داد که امتم فرزندم حسین را به قتل می رسانند. گفتم این فرزند را؟ فرمودند: آری. سپس خاک سرخی را به من دادند.» و این خاک همان خاکی بود که سالیان بعد حسین بر روی آن به شهادت رسید.
سوگواری پیامبردر منزل ام سلمه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس