عصمت

/~esmat/

مترادف عصمت: پارسایی، پاکدامنی، پاکی، عفت، ناموس، نجابت، بازداشتن، منع

معنی انگلیسی:
chastity, immunity from sin, feminine proper name

فرهنگ اسم ها

اسم: عصمت (دختر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: esmat) (فارسی: عصمت) (انگلیسی: esmat)
معنی: معصوم، بی گناه، پاک دامن، معصوم بودن، بی گناهی، پاک دامنی، ناموس و عفت زنان، ( در قدیم ) نگهداری و محافظت، ( در فلسفه قدیم ) ملکه ی اجتناب از گناه
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم دختر، اسم عربی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

عصمت. [ ع ِ م َ ] ( ع اِمص ) عصمة. پاکدامنی و نبناد و ناآلودگی به گناه. ( ناظم الاطباء ). نگاهداری نفس از گناه. ( فرهنگ فارسی معین ). بازداشتن خود را از گناه ، و به اصطلاح اطلاق این لفظ بر پاکی است که از ابتدای وجود تا انتهای عمر گناه کبیره خصوصاً زنا نکرده باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). در مورد عصمت ملائکه اختلاف نظر است و برخی آن را موجود می دانند و برخی آن را نفی می کنند، و هر یک از دو فرقه را دلایلی است. اما در مورد وجوب عصمت انبیا، جمیع ملل و شریعت ها اتفاق نظر دارند، جز اینکه آن را در برخی امور لازم می دانند و در برخی جایز، و هر کدام را دلایلی است. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون وشرح مواقف و شرح طوالع شود. بی گناهی. عفاف. عفت. خودداری. خویشتن داری. و رجوع به عصمة شود :
یونان که بود مادر یونس ز بطن حوت
یادی نکرد و کرد ز عصمت جهان بخود.
دقیقی.
ایزد عز ذکره ما را و همه مسلمانان را در عصمت خویش نگاه دارد. ( تاریخ بیهقی ص 254 ).
ز رحمت مصور ز حکمت مقدر
به نسبت مطهر به عصمت مشهر.
ناصرخسرو.
دانش من گواه عصمت اوست
بشنو آنچ این گواه میگوید.
خاقانی.
عقل و عصمت که مرا تاج فراغت دادند
بر سرمنصب دیوان شدنم نگذارند.
خاقانی.
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی.
نظامی.
پشت دار جمله عصمتهای من
گوئیا هستند خود اجزای من.
مولوی.
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست
نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود.
حافظ.
- زن باعصمت ؛ زن پاکدامن که دامن آن به هیچگونه فسق و فجور و معصیتی آلوده نشده باشد. ( ناظم الاطباء ).
- بی عصمت ؛ بی ناموس. بدکار.
- بی عصمتی ؛ گناهکار بودن. نداشتن عصمت. زشتکاری.
- عصمت کبری ؛ لقب فاطمه زهراء سلام اﷲ علیها. ( ناظم الاطباء ).
- عصمت مقومه ، عصمت مؤثمه . رجوع به عصمةالمقومة و عصمةالمؤثمة در ترکیبات عصمة شود.
|| نگهداری. نگهبانی. محافظت : بخشاینده ای که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد. ( کلیله و دمنه ).
اعتمادی دارد اوبر عصمت بخت آنچنانک
هر سلاحی در خزانه او بیابی جز سپر.
سنائی.
گفتی این مرسوم هر سالست اینک سال شد
ظن مبر کز دادن مرسوم اندر عصمتی.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( خواجه عصمه الله ) بخاری شاعر ایرانی در عهد تیموری ( ف. ۸۲۹ ه.ق . ). وی در نظم اشعار پیرو امیر خسرو دهلوی بود و مضامین و معانی او را عینا در اشعار خود نقل میکرد . یکی از فاضلان درباره او چنین گفته [ میر خسرو را علیه الرحمه - شب دیدم بخواب - گفتمش عصمت ترا یک خوشه چین خرمن است . ] [ شعر او چون بیشتر از شعر تو شهرت گرفت ? گفت : باکی نیست شعر او همان شعر من است . ] عصمت قصیده ای در رثای امیر تیمور ساخته بمطلع ذیل : [ ای فلک خرگاه ویران کن که سلطان غایبست - تخت گو بر خاک بنشین چون سلیمان غایبست .] میرزا خلیل سلطان بجهت این قصیده او را انعام و احسان فراوان کرد .
منع، نگاهداری نفس ازگناه، پاکدامنی، ملکه اجتناب ازگناه وخطا
۱ - ( مصدر ) باز داشتن منع کردن . ۲ - نگاه داشتن نفس را از آلودگی و گناه . ۳ - ( اسم ) منع . ۴ - نگاهداری نفس از گناه پاکدامنی . ۵ - ملکه اجتناب از معاصی هنگامی که تمکن عمل بدان حاصل باشد.
نام او خواجه عصمه الله بخاری مشهور به خواجه عصمت است وی شاعری از ایران بود و در عهد تیموری میزیست در نظم اشعار پیرو امیر خسرو دهلوی بود و مضامین و معانی او را عینا در اشعار خود نقل میکرد

فرهنگ معین

(عِ صْ مَ ) [ ع . عصمة ] ۱ - (اِمص . ) پاک دامنی ، نگاهداری نفس از گناه و خطا. ۲ - (اِ. ) فرشتة اجتناب از گناه .

فرهنگ عمید

۱. منع.
۲. نگه داری نفس از گناه، پاکدامنی.
۳. (اسم ) ملکۀ اجتناب از گناه و خطا.

واژه نامه بختیاریکا

زِک

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عصمت ملکه دوری از گناه و خطا است.
واژه «عصمت» معانی متعدّدی دارد؛ مانند پاکدامنی، دوری از گناه و خویشتنداری.
عصمت در باور شیعه
منظور از عصمت در باور شیعه، وجود ملکه ای است در انسان معصوم که او را از گناه و خطا بازمی دارد.خداوند به معصومان گونه ای دانش و آگاهی بخشیده است که به واسطه آن گناه و خطا نمی کنند. بدین ترتیب، از معصومان، گناهی سر نمی زند- خواه صغیره باشد و خواه کبیره. عصمت از مقوله علم است و از این رو، منافاتی با اختیار و اراده انسان ندارد.
اختلاف در باره عصمت معصومان
عقیده مسلمانان درباره عصمت و معصومان یکسان نیست.شیعیان دوازده امامی معتقدند که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله)، امامان دوازده گانه (علیهم السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، همگی معصوم اند؛ ولی اهل سنّت، فقط پیامبر را معصوم می دانند.مسلمانان همه پیامبران الهی را معصوم می شمارند؛ ولی درباره چگونگی عصمت آنان اختلاف نظر دارند. دسته ای از مسلمانان، پیامبران را از دروغ معصوم می دانند و برخی دیگر معتقدند که عصمت از دروغ ، فقط در تبلیغ وحی لازم است.اعتقاد شیعه بر این است که پیامبران، امامان دوازده گانه (علیهم السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) در همه عمر خویش از هرگونه گناه و خطا- کوچک و بزرگ و عمدی و سهوی- پاک و مبرّایند.

[ویکی شیعه] عصمت، به معنای اجتناب و دوری از گناه و نافرمانی خداوند است. اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان، از گناهان عمدی و سهوی، از آموزه ها و اعتقادات شیعیان است. عصمت از سهو و خطا در امور روزمره زندگی این افراد، مورد اختلاف بین علمااست.
اعتقاد به حقانیت هر دینی و عمل بر اساس آموزه های آن، وابسته به اثبات عصمت پیامبر آن دین است. در مباحث درون دینی، عصمت پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی، با دلیل عقلی اثبات می شود؛ اما عصمت در حیطه عملی زندگی آنان، بیشتر متکی به دلیل نقلی است.
عصمت، اسم مصدر از ریشه "ع ص م" و به معنای محفوظ ماندن، مصونیت پاکدامنی و نگهداشتن نفس از گناه، «وسیله بازداشتن» و «ابزار مصونیت» به کار رفته است.

[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: عصمت، معصوم، معصیت، خطا، پیامبران، اعتقادات شیعه، امامان
عصمت به معنای پاکدامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که پیامبران باید معصوم باشند، جمیع ملل و شریعت ها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم می دانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است.
فاضل مقداد در تعریف عصمت می گوید: «عصمت، لطفی است که خداوند در حق مکلف به جای می آورد، به گونه ای که انگیزه ای برای ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او باقی نمی ماند، هر چند این لطف، توان انجام گناه را از وی نمی ستاند».
این متکلم برجسته امامیه در ادامه، اسباب تحقق لطف الهی را چنین برمی شمارد:
علامه مجلسی در مورد اعتقاد امامیه در بحث عصمت می گوید: بدان که علمای امامیه رضوان اللّه علیهم اجماع کرده اند بر عصمت انبیا و اوصیا از گناهان کبیره و صغیره که صادر نمی شود از ایشان هیچ نوع از گناهان نه بر سبیل سهو و نسیان و نه بر سبیل خطای در تأویل و نه بر سبیل مهاونه، نه پیش از پیغمبری و نه بعد از آن، نه در کودکی و نه در بزرگی.
و کسی در این باب مخالفت نکرده مگر ابن بابویه و شیخ محمد بن الحسن بن الولید رحمة اللّه علیهما که ایشان تجویز کرده اند که حق تعالی ایشان را برای مصلحتی سهو بفرماید که فراموش کنند چیزی را که متعلق به تبلیغ رسالت نباشد.
«عصمت» در لغت به معنای منع کردن و بازداشتن است و به همین معنا در برخی از آیات قرآن کریم به کار رفته است مانند:
از دیدگاه آیات و روایات، پیامبران و امامان از هر گونه گناه و خطایی در امان اند. برای بیان این حقیقت، الفاظ و تعابیر گوناگونی به کار رفته که واژه ی «عصمت» نیز یکی از آن ها است؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «أنَا وَ عَلی وَالحَسن وَالحُسَین وَ تِسعَة مِن وُلدِ الحُسَین مُطَهَّروُن مَعصومُون»؛ (من و علی و حسن و حسین و نُه نفر از فرزندان حسین، پاک و «معصوم» هستیم.)

[ویکی فقه] عصمت (دیدگاه وهابیت). مصونیت پیامبران از گناه و خطا، به طور اجمال، از سوی همه مسلمانان، بلکه همه صاحبان ادیان و ملل پذیرفته شده است؛ ولی در ویژگی های آن، نظریه های گوناگون وجود دارد.
عصمت در لغت به معنای منع و در اصطلاح نگاه داشتن خدا، بنده اش را از چیزی که موجب عقوبت و عذاب می شود
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴، بیروت، دارالصادر، ۱۴۱۴ ه ق، چاپ سوم.
از جمله کسانی که قائل به عدم عصمت پیامبران و به تبع آنها ائمه اطهار (علیهم السلام) شده اند، سلفی ها می باشند که به اعتراف بزرگانشان عصمت را برای پیامبران و ائمه اطهار قبول ندارند. ابن تیمیه از بزرگان اهل سنت در یکی از اقوالش مدعی شده که هیچ کس معصوم نیست نه پیغمبر نه غیر پیغمبر
أحمد بن عبدالحلیم بن تیمیه الحرانی أبوالعباس، منهاج السنه النبویه، ج۷، ص۸۵، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، مصر، مؤسسه قرطبه - ۱۴۰۶، چاپ اول.
در رابطه با عصمت پیامبران دلایل مختلفی وجود دارد؛ مثلاً چون انبیا انسان ها را به پاکی و پاکیزگی فرار می خواندند؛ پس اگر خود آلوده به گناه باشند، این فراخوان، ره آوردی نخواهد داشت و به تعبیر قرآن مورد مواخذه و خشم خداوند متعال قرار می گیرند:
آیه ۲ و ۳ سوره صف
...

[ویکی فقه] عصمت (قرآن). عصمت به دکی از اوصاف قرآن اطلاق می شود.
«عصمت» یکی از نام ها و اوصاف قرآن و برگرفته از آیه ۱۰۳ آل عمران است: (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا…).

دانشنامه آزاد فارسی

عِصمَت
اصطلاحی کلامی و دینی به معنای مصونیت از گناه و اشتباه که غالباً دربارۀ پیامبران به کار می رود، هرچند بر فرشتگان، و در تشیّع به امامان، و در مسحیت به رهبران کلیسا نیز اطلاق می شود. مصون بودن پیامبران از گناه و اشتباه، حد اعلای قابلیت اعتماد را به آن ها می دهد و این لازمۀ نقش پیامبری است چه، در غیر این صورت دستگاه آفرینش در اجرای برنامۀ هدایت خود خطا نموده و این، محال است. از این رو، پیامبران هم در دریافت وحی و هم در نگهداری آن و هم در تبلیغ آنچه فرا گرفته اند مصون هستند. در تبیین عصمت، در حیطۀ مصونیت از گناه، گفته اند که افراد آدمی ازنظر ایمان و توجه به آثار گناهان متفاوت اند؛ اگر درجۀ ایمان درحدّ شهود و عیان برسد، به حدی که آدمی حالت خود را در حین ارتکاب گناه حالت شخصی ببیند که می خواهد زهر کشنده ای را بنوشد، در این جا احتمال اختیار گناه به صفر می رسد همچنان که انسان عاقل علاقه مند به حیات هرگز دانسته زهر کشنده را نمی نوشد، بنابراین پیامبران نه تحت مراقبت یک نیروی غیبی اند که مانع از ارتکاب آن ها به گناه شود، و نه دربرابر گناه فاقد اختیار و مسلوب القدرةاند که اگر چنین بود، عصمت برای آن ها کمالی نبود. در مورد مصونیت از اشتباه نیز گفته شده است که آن، مولود نوع بینش پیامبران است به این معنا که پیامبران الهی از درون خود و با علم شهودی با واقعیت هستی ارتباط و اتصال دارند و به عبارت دیگر، با بُنِ هستی و ریشۀ وجود متصل و یکی می شوند، و در متن واقعیت اشتباه فرض نمی شود، لذا از هرگونه اشتباه مصون و معصوم خواهند بود. دربارۀ جزئیات مسئلۀ عصمت و این که آیا همۀ پیامبران از همۀ گناهان حتی گناهان صغیره نیز معصوم اند یا تنها در حیطۀ دریافت و ابلاغ وحی چنین مصونیتی دارند و در مسائل شخصی نیازی به چنین عصمت نیست، در میان پیروان ادیان مختلف و نیز فرق مذهبی در عالم اسلام اختلافاتی هست. در کتاب مقدس گناهانی به انبیا نسبت داده شده که همۀ آن ها از نگاه قرآن کاملاً خلاف و عاری از حقیقت است، هرچند برخی از آن ها از طریق اسرائیلیات به روایات اسلامی نیز راه یافته است. برخی اشارات که در قرآن دربارۀ پیامبران وجود دارد و از ظاهر آن ها خلاف عصمت برمی آید، همگی از دیدگاه محققین اسلامی قابل تأویل و توجیه اند چنان که امامان شیعه و نیز مفسران قرآن آن ها را تبیین و توجیه کرده اند. کتاب تنزیه الانبیا و الائمه، از تألیفات سید مرتضی، نمونه ای از آن است. در این کتاب پیامبران و امامان شیعه از هر گونه گناه صغیره و کبیره حتی ترک اولی تنزیه شده اند. فقهای اهل سنّت قائل به بری از خطابودن اجماع عالمان اند، امّا شیعیان اجماع اندیشمندان دینی را تنها در صورتی که کاشف از قول معصوم باشد، معتبر و بری از خطا می دانند. نیز ← عصمت_کلیسا

پیشنهاد کاربران

پردهٔ عصمت
سلام عصمت اسم پسرانه است و دخترونه اون عصمته میشده که اشتباه برا خانما همینمو نوشتن در حالی که باید میشد عصمته . عصمت اسم پسرانه است و عصمته دخترونه. اگر اینجوری اسم هایی که معنای پاکی دارن بره همش برا خانما برا مسرا اسم با معنی مثل این نمیمونه. درست این هس که عصمت برا پسراس و عصمته برا دخترا هس
اسن عصمته دخترانس یعنی پاکدامنی و شرم اما اسم پسرانه ی اون عصمت هست . اینحوری باشه که نمیشه از اسم عصمت برا پاکدامنی مردا استفاده کرد. مس درستش اینه اسم عصمت برا پسراس و اسم عصمته برا دختران. لازمه خاننهایی
...
[مشاهده متن کامل]
که اسم عصمت دارن برن مونثش کنند . این تغییر لسم نیست مشکل خیلی لز اسم هایدوجنسیتی و بی جنسیتی هست که روز اول اداره ثبت احوال وادارات دیگر مرتکب شدند. عالم اسم پسره عالمه اسم دختر. عظیم اسم پسره اما عظیمه اسم دختر. وفا اسم پسره و وفایه اسم دختر. متین اسم پسره ماینه اسم دختر. نسیم اسم پسراس ونسیمه اسم دختراس اگرم نخواستن اصلاح کنند میتونن تغییرش بدن بعد جتی اصلاح. چون درست شدن اسم که غلط املایی وجنسیتی داره مقصر اون اداره بوده و لازمه درست بشه تا آخر

منع
جامه ٔ شرم . [ م َ / م ِ ی ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عفت . پاکدامنی . حیا : ز سر تاج فرهنگ بفکنده ای ز تن جامه ٔ شرم برکنده ای . فردوسی .
خوددارِش
پاکداری
عصمت از نظر ریشه لغوی چیزی است نظیر دست بند که زنان در دست می اندازند، و از دست ، آن موضعی را که عصمت ( دست بند ) بر آن قرار می گیرد معصم گویند، و بعضی به سفیدی مچ دست با پای چارپایان از نظر شباهتش به
...
[مشاهده متن کامل]
دست بند عصمت گفته اند، نظیر اینکه چارپائی را که یک پایش سفید باشد به چارپائی که یک پایش بسته باشد تشبیه کرده و محجل می گویند و بر همین قیاس گفته می شود: ( غراب اعصم - کلاغ قلاده دار ) . معصوم کسی است که به دلایلی دست و پای او برای انجام گناه بسته است . راغب در این مورد می نویسد : ( عصام ) ( بکسر عین ) چیزی است که بوسیله آن چیزی بسته و حفظ می شود و عصمتی که در انبیا است به معنای نگهداری ایشانست از معصیت ، و خداوند ایشان را با وسایل گوناگونی حفظ می کند: یکی با صفای دل و پاکی گوهری است که خدای تعالی ایشان را به آن کرامت اختصاص داده است و یکی دیگر با نعمت فضائل جسمانی و نفسانی است که به آنان ارزانی داشته و دیگر با نصرت و تثبیت قدمهای آنها است ، و نیز سکینت و اطمینان خاطر و نگهداری دل هایشان و توفیقاتشان است ، کما اینکه خدای تعالی فرموده : ( و الله یعصمک من الناس ) . ( تفسیر المیزان )

پاک پاکدامنی
- پاک شلواری ؛ عفت. مقابل شهوت رانی : خاصه ادب نفس و تواضع و پارسایی و راستگویی و پاک شلواری و بی آزاری. ( منتخب قابوسنامه ص 37 ) .
عصمت :Esmat
عصمت=پاکی
هوالعلیم
عصمت : معصوم بودن؛ پاکدامنی ؛ محافظت شده از گناه؛ خود داری از معصیت
اهلبیت عصمت : خاندان حضرت رسول اکرم ؛ آل محمد
یعنی پاکدامنی جلوگیری از خطر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس