عقاب کردن

لغت نامه دهخدا

عقاب کردن. [ع ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شکنجه کردن. عذاب دادن. ( فرهنگ فارسی معین ). معاقبة. عِقاب. رجوع به عِقاب شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شکنجه دادن عذاب دادن .

پیشنهاد کاربران

بپرس