عقرب بحری

لغت نامه دهخدا

عقرب بحری. [ ع َ رَ ب ِ ب َ ] ( ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) کژدم دریائی است و آن ماهیی است که بر سر وی خاری بود که بدان بزند و بگزد، و به هندی سینگی مچهلی نامیده میشود. ( از الفاظ الادویه ). ماهی صدفی خاردار است و سرش بزرگ و خالی سفید بر آن رسته و نیش آن حیوان است ، و گزیدن او باعث سوزش عظیم میگردد. ( ازتحفه حکیم مؤمن ). کژدم دریایی ، و آن چون ماهی کوچکی است تیره رنگ که به سرخی زند و بر سر وی خالی سفید بود که بدان میزند و جسم وی خارناک بود و سر وی بزرگتر از بدن وی بود. ( از اختیارات بدیعی ). معادل آن اسقوربینوس است به یونانی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

کژدم دریائی است و آن ماهیی است که بر سر وی خاری بود که بدان بزند و بگزد و به هندی سینگی مچهلی نامیده میشود ماهی صدفی خاردار است و سرش بزرگ و خالی سفید بر آن رسته و نیش آن حیوانست و گزیدن او باعث سوزش عظیم میگردد

پیشنهاد کاربران

بپرس