علامه

/~allAme/

مترادف علامه: دانشمند، دانشور، عالم، علیم، فاضل

متضاد علامه: جهول

معنی انگلیسی:
very learned, great scholar, authority, buff, erudite, polymath

لغت نامه دهخدا

علامه. [ ع َل ْ لا م َ ] ( اِخ ) حسن بن یوسف. رجوع به علامه حلی شود.

علامه. [ ع َل ْ لا م َ ] ( اِخ ) تقی الدین راصد محمد ( متوفی در سال 993 هَ. ق. ). او راست : الطرق السنیة فی الاَّلات الروحانیة. ( کشف الظنون ).

فرهنگ فارسی

بسیاردانا، دانشمند،تائ آن برای مبالغه است ومذکرومونث در آن یکسان است )
( صفت ) نیک دانا بسیار دانشمند .
حسن بن یوسف

فرهنگ معین

(عَ لّ مِ ) [ ع - علامة ] (ص . ) دانشمند، بسیار دانا.

فرهنگ عمید

بسیاردانا، دانشمند.

واژه نامه بختیاریکا

هَمهچی دُو

پیشنهاد کاربران

عالم
علامه:بسیار دانا، بسیار داننده ، علامه به کسی خطاب شود که از جمیع علوم ابدان و ارواح آگاهی دارد و بهره جسته آنکه علم دین و فقه و اصول و رجال و درایه و فلسفه و تفسیر و . . ریاضیات و جبر و غیره داند،
مهدی بارانی
بیش دان . ( نف مرکب ) بسیاردان . علامه : شنیدم ز دانش پژوهان درست که تیر و کمان او نهاد از نخست هم از نامه ٔ بیش دانان سخن شنیدم که جم ساخت هر دو ز بن . اسدی .
دانا
مانند علامه حسن زاده آملی، علامه طباطبایی، علامه قاضی، علامه طهرانی وعلامه جوادی آملی . . . . . . اینا علما و عرفای اهل شیعه بودند و هستند.
همه چیز دان.
دانشمند، بسیار دانا.
به معنی کسی که بسیار می داند، دانشمند و بسیار داناست
فردی بسیار دانا
علامه: [ اصطلاح آخوندی] به علمایی که بر علوم مختلف مسلط باشند گفته می شود.
علیم ، دانا، دانشمند،
اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد به معنای نشانه است با توجه به اینکه تشدید علّامه گاهاً گذاشته نمی شود در این صورت با توجه به جمله و عبارت تعیین می شود که
...
[مشاهده متن کامل]
معنی بسیار عالم را می دهد یا معنی علامت را مثال :ﺍﻟﺤﺮﺹ ﻋﻠﺎﻣﺔ ﺍﻟﻔﻘﺮ ﺣﺮﺹ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻓﻘﺮ ﺍﺳﺖ یا عاقبةالامر آن یکی علامه ٔ عصر شد وین دگر عزیز مصر گشت. ( گلستان سعدی ) .

بسیار دانشمند ، انسان فاضل و دانا
بسیار انا

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس