علم رجال

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کلمه رجال جمع رجل، واژه ای عربی به معنای مردان و به خصوص مردان بزرگ است و علم رجال در اصطلاح به دانش شناخت مردان مشهور علم و ادب و دولت، و بیان احوال آنها گفته می شود. به بیانی دیگر، به طور عام، دانش شناسایی گروهی از مردم که در جهت خاصی مشترکند و اطلاع یافتن از احوال، انساب، آثار، و برخی خصوصیات دیگر آنها علم رجال نامیده می شود. اما به طور خاص، در حوزه علوم دینی، علم رجال علمی است که در زمینه شناسایی راویان حدیث از نظر نام و اوصافی که در قبول یا ردّ گفته و روایت آنها دخالت دارد بحث می کند.
رجال دانشی است که به معرفی راویان و صفاتی که در پذیرش، یا عدم پذیرش راویان نقش دارد ـ نظیر ایمان و عدالت ـ می پردازد و از چگونگی توثیق و جرح راویان و راه های رفع تعارض میان جرح و تعدیل سخن به میان می آورد.
تعریف سند
روایات معصومین همراه با سند به دست ما رسیده است. مقصود از سند سلسله ای از راویان است که به ترتیب دوره های تاریخی هر یک از آنان آن روایت معصوم را برای دیگری نقل کرده است.
بررسی یک نمونه
به عنوان مثال در کتاب کافی به چنین روایتی بر می خوریم:محمد بن یحیی، عن محمد بن عبد الجبار، عن محمد بن اسماعیل، عن علیّ بن النعمان، عن ابن مسکان، عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: قال لی: یا أبا محمد ! انّ الله عزّ و جلّ لم یعط الانبیاء شیئاً إلا و قد اعطاه محمّداً صلی الله علیه و آله؛ ای ابابصیر خداوند عزوجل به پیامبران چیزی نداد مگر آن که آن را به محمد صلی الله علیه و آله ارزانی داشت. در این روایت که مربوط به کتاب حجت و از جمله روایات مربوط به عقائد است، نام شش راوی برده شده که به ترتیب روایت مزبور را از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند. این شش تن عبارتند از: محمد بن یحیی، محمد بن عبدالجبار، محمّد بن اسماعیل، علیّ بن نعمان، ابن مسکان، ابوبصیر.پیداست که مرحوم کلینی ( م ۳۲۹ ) از محدثان سده چهارم تا عصر امام صادق علیه السلام ـ یعنی سال های ۱۱۴ تا ۱۴۸ هجری ـ امام صادق - علیه السلام - در سال ۱۱۴ هجری پس از شهادت امام باقر - علیه السلام - به امامت رسید و در سال ۱۴۸ هجری به شهادت رسید. بنابر این قطعاً او این روایت را از طریق راویان پیش از خود شنیده، یا به یکی از طرق دیگر تحمل، دریافت کرده و برای ما نقل نموده است.اگر او نام این راویان و سلسله سند را ذکر نمی کرد، ما راه تحقیق مناسبی برای دستیابی به اطمینانی آرام بخش که صدور روایت از امام علیه السلام را اثبات کند، نداشتیم، مگر آن که با خود می گفتیم که کلینی از محدثان بزرگ و محتاط است و لابد خود از راویان پیشین شنیده که برای ما نقل کرده است. افزون بر آن که این اندیشه ما را به اطمینان کافی نمی رساند، محذور دیگری در برداشت و آن این که شاید او در قضاوت درباره عدالت، وثاقت و ایمان راویان دچار اشتباه شده باشد. ذکر نام راویان و سلسله سند، این امکان را برای ما فراهم می سازد که از منظر اجتهادی و مبانی نظری خود شرائط راویان را مورد بررسی قرار دهیم.
چگونگی بررسی صحت روایت
...

[ویکی شیعه] علم رجال یکی از شاخه های علوم حدیث است که ناظر به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن است. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام اهتمام داشته و از آن به مثابهٔ دانشی کمکی برای علم الحدیث و در نتیجه فقه بهره برده اند. علمای شیعه و سنی آن را وسیله ای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده اند و تاکنون این جریان ادامه دارد.
از علم رجال دو برداشت رایج است: نخست بیان نام و کنیه و موطن راویان و ارزیابی وثاقت یا عدم وثاقت آنها (اسماء الرجال) و دوم قواعد و ضوابط کلی ای که فقیهان و محققان به وسیلهٔ آنها احوال و اوصاف راویان را با جزئیات موجود در کتاب های رجالی تطبیق می دهند.
اهل سنت نیز علم رجال را بر مجموعهٔ آگاهی هایی چون معرفة الصحابه، جرح و تعدیل، کتاب های تاریخ الرجال محلی و کتاب های اسماء الرجال اطلاق می کنند که به کار شناخت راویان می آید.

[ویکی اهل البیت] علم رجال علمی است که درباره ویژگی های راویان حدیث و صفات و شرایطی که موجب پذیرش یا عدم پذیرش احادیث آنها می شود بحث می کند؛
به عبارت دیگر علم رجال علمی است که حالات و اوصاف راویان حدیث را از آن جهت که در جواز و عدم جواز پذیرش خبر آنان مؤثر است مورد بررسی قرار می دهد.
همچنین در تعریف آن آورده اند: علم رجال علمی است که برای شناسایی راویان حدیث و صفات آنان ـ مدح و ذم ـ تدوین شده است که البته منظور از شناسایی فرد راوی، تشخیص نام وی و نام پدرش، و مقصود از صفات، شناخت صفات وی و حصول اطمینان به صحت مدح یا قدح او می باشد.
بنابراین موضوع علم رجال بررسی احوال راویانی است که در سلسله سندی حدیث قرار دارند.
تفاوت علم رجال با علم تراجم
درعلم رجال شخص راوی موضوعیت دارد؛ اگرچه دارای شخصیت اجتماعی نباشد، ولی موضوع علم تراجم بررسی شخصیت اجتماعی راوی است، مانند شاعر بودن، ادیب بودن و... .
در علم رجال سند حدیث مورد بررسی قرار می گیرد و در علم درایه متن آن؛ بنابراین موضوع این دو علم با یکدیگر تفاوت دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس