علی عباسی

لغت نامه دهخدا

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن احمد معتضدبن موفق بن متوکل عباسی. مکنی به ابومحمد و ملقب به المکتفی باللّه. هفدهمین خلیفه عباسی در عراق. وی در «رقة» بود و چون پدرش المعتضد باللّه درگذشت ، در سال 289 هَ. ق. در همان «رقة» با او بیعت شد و به بغداد منتقل گردید و از عهده اداره خلافت نیکو برآمد و در عهد او انطاکیه که در دست رومیان بود فتح گردید. وی در سنین جوانی در بغداد درگذشت. ( از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 286 ) ( الاعلام زرکلی از کامل التواریخ ابن اثیر ج 8 ص 3 و تاریخ طبری ج 11 ص 404 و مروج الذهب مسعودی ج 2 ص 382 وتاریخ بغداد ج 11 ص 316 و فوات الوفیات ج 2 ص 41 ).

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با] ( اِخ ) ابن سلیمان بن احمدبن سلیمان أنصاری قرطبی عباسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی انصاری شود.

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن سلیمان بن علی بن عبداﷲبن عباس هاشمی عباسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی هاشمی ( ابن سلیمان بن علی... ) شود.

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی. مشهور به ابن عصار و مکنی به ابوالحسن. لغوی و نحوی بود ( 508 - 576 هَ. ق. ). او را تألیفاتی است. ( از معجم المؤلفین از سیرالنبلاء ذهبی ج 12 ص 283 والوافی صفدی ج 12 ص 96 ).

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن قاسم عباسی حنفی یمنی. وی عالم فرایض بود، در سال 1262 هَ. ق. در یمن متولد شد و در سال 1300 در کولندی درگذشت. او راست : الفرات الفائض علی حدائق ذریعةالناهض الی تعلم احکام الفرائض. ( از معجم المؤلفین از فهرس المؤلفین بالظاهریة و هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 772 و فهرست الخدیویة ج 3 ص 311 و فهرس الازهریة ج 2 ص 705 و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 180 ).

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن محمد. مشهور به ابن محیا عباسی و ملقب به عمادالدین. نسب شناس بود و در حدود سال 750 هَ. ق. درگذشت. او راست : نزهة ذوی العقول فی نسب آل الرسول. ( از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 207 و 639 و هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 720 ).

علی عباسی. [ ع َ ی ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) ابن محمدسعیدبن عبداﷲبن حسین سویدی بغدادی عباسی. مکنی به ابوالمعالی. رجوع به علی سویدی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس