عمانی

/~ommAni/

لغت نامه دهخدا

عمانی. [ ع َم ْ ما ] ( ص نسبی ) منسوب است به عمان که جایی است در شام و آن همان شهر بلقاء است. ( از انساب سمعانی ) ( از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر ). رجوع به عَمّان شود.

عمانی. [ ع ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به عمان که از بلاد بحری است در پایین بصره. ( از انساب سمعانی ) ( از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر ). منسوب به عمان که در دریای هند و جنوب شرقی جزیرةالعرب قرار دارد. رجوع به عُمان شود.
- لیموی عمانی ؛ لیموترشی است که از سرزمین عمان آرند، وریزتر و نازکتر و لطیف تر از لیموی سایر نواحی است.

عمانی. [ ع ُ ] ( ص نسبی )منسوب به دریای عمان. رجوع به عمان ( بحر... ) شود.
- درّ عمانی ؛ دری که از دریای عمان صید شود و در نیکی شهرت دارد.

عمانی. [ ع ُ ] ( اِ ) مروارید رصاصی که تیره گون باشد. ( از جواهرنامه شیخ عطار ).

عمانی. [ ع َم ْ ما ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش گلوبندی شهرستان لار. دارای 332 تن سکنه. آب آن از چاه و باران تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

عمانی. [ ع ُ ] ( اِخ ) ابزون بن مهبرد عمانی کافی مجوسی ، مکنی به ابوعلی.از شعرای اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری بود که در سال 430 هَ.ق. درگذشت. او را دیوان شعری است که محمدبن احمد مشهور به ابوالحاجب آن را جمعآوری کرده است. رجوع به ابوعلی ( ابزون بن... ) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 1 ص 131، الوافی صفدی ج 5 ص 103، کشف الظنون حاجی خلیفه ص 772 و معجم البلدان حموی.

عمانی. [ ع َم ْ ما ] ( اِخ ) اسلم بن محمدبن سلامةبن عبداﷲبن عبدالرحمان کنانی عمانی ، مکنی به ابودفافة. محدث بود. اصل وی از عمان است و وارد دمشق شد و در آنجا از عطأبن سائب بن احمدبن حفص عمانی مخزومی ، و محمدبن هارون بن بکار، و عبداﷲبن محمدبن جعفر قزوینی قاضی روایت کرد. ابوالحسین رازی و ابوبکر احمدبن صافی تنیسی از وی روایت کردند. وفات او را در سال 324 و یا 325 هَ.ق. گفته اند. ( از معجم البلدان ).

عمانی. [ ع ُ] ( اِخ ) جاعدبن خمیس بن مبارک خروصی عمانی. ادیب و شاعر بود و در سال 1230 هَ.ق. درگذشت. او راست : دلائل الاعجاز. وی اشعاری نیز دارد. ( از معجم المؤلفین ).

عمانی. [ ع ُ ] ( اِخ ) حسن بن علی بن ابی عقیل عمانی. ملقب به حذاء و معروف به عمانی و ابن عقیل و ابن ابی عقیل ، مکنی به ابومحمد. از بزرگان امامیه و متکلمان شیعه اثناعشری قرن چهارم هجری. رجوع به «ابن ابی عقیل » و «حسن عمانی » و مآخذ ذیل شود: ریحانة الادب ج 5 ص 234، أمل الاَّمل ، هدیة الاحباب ص 46 و روضات الجنات ص 168.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به عمان .
نصر بن مسرور بن محمد زهری عمانی مکنی به ابوالفتح محدث بود

پیشنهاد کاربران

بپرس