عمره القضاء

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] عُمْرَةُ الْقَضاء حج عمره پیامبر(ص) و مسلمانان در سال هفتم هجری است. براساس صلح حدیبیه، مسلمانان اجازه داشتند یک سال پس از صلح، سه روز وارد مکه شده و حج عمره انجام دهند. پیامبر و مسلمانان نیز از این فرصت استفاده کرده و به حج عمره رفتند. پیامبر(ص) افراد مُسلحی را در بیرون مکه قرار داد که اگر اهالی مکه قصد حمله داشتند، مسلمانان بتوانند از خود دفاع کنند. پیامبر در این حج، طواف را در حالی که سوار بر شتر بود انجام داد و با عصای خود حجر الأسود را لمس کرد. آیه ۱۹۴ سوره بقره درباره این واقعه نازل شده است.
مسلمانان در ماه ذی القعده سال ششم هجرت، به منظور انجام عمره به سمت مکه حرکت کردند. اما به جهت مخالفت مشرکان مکه، موفق به انجام حج نشدند. در نهایت صلح حدیبیه میان مسلمانان و مشرکان مکه نوشته شد. براساس این صلح، مسلمانان در سال ششم اجازه انجام حج نداشتند اما در سال بعد (سال هفتم) می توانستند به مدت سه روز وارد مکه شده و عمره به جای بیاورند.
پیامبر اسلام به همراه بسیاری مسلمانان در ماه ذی القعده سال هفتم هجری برای انجام حج عمره به سمت مکه حرکت کردند. این حج، به جهت این که در حقیقت قضای حج سال قبل محسوب می شد؛ «عمرة القضاء» نامیده شد. همچنین با نام های مختلفی همچون «عمرة القضیة»، «غزوة القضاء»، «عمرة الصّلح»، و «عمرة القصاص» نیز شناخته می شود.

[ویکی اهل البیت] رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ذی قعده سال هفتم، به دلیل ممانعت قریش از عمره مسلمانان در سال ششم، عازم «عمرة القضا» شد.
رسول خدا (ص) به یاران خود دستور فرمودند تا به منظور عمره ای که از ایشان قضا شده بود عمره بجای آورند، و هیچیک از کسانی که در حدیبیه شرکت داشته اند تخلف نکنند. هیچیک از کسانی که در خیبر شرکت کرده و جان سالم بدر برده بودند از این دستور تخلف نکردند. گروهی دیگر از مسلمانان هم که در حدیبیه شرکت نداشتند به قصد عمره گزاردن همراه رسول خدا (ص) بیرون آمدند. شمار مسلمانان در غزوه عمرة القضا دو هزار نفر بوده است.
آن حضرت دستور داد تا یکصد اسب و نیز سلاح فراوان آماده و حرکت کنند. حضرت درباره علت حمل سلاح با وجود معاهده حدیبیه فرمود: ما سلاحها را به داخل حرم نمی بریم و البته برای خطرات احتمالی باید سلاحها در دسترس ما باشد. آن حضرت سلاحها را تا نزدیکی محلی که علائم حرم نصب شده بود بردند. در آنجا دویست نفر را به نگاهبانی سلاحها گماشتند و وارد حرم شدند.
قریش ، مکرز بن حفص بن احنف را همراه تنی چند از قریشیان گسیل داشتند تا با پیامبر (ص) در بطن یأجج ملاقات کنند. پیامبر (ص) همراه اصحاب خود بودند که به یک دیگر رسیدند و آنها گفتند ای محمد، به خدا سوگند هیچگاه نه در دوران کوچکی و نه بزرگی معروف به غدر و مکر نبودی! حالا با اسلحه به حرم الهی و قوم خود وارد می شوی؟ و حال آنکه شرط کرده بودی که فقط با اسلحه مسافر و شمشیرهای غلاف- کرده وارد خواهی شد. پیامبر (ص) فرمودند: ما وارد مکه نخواهیم شد مگر به همان طریق. مکرز بن حفص همراه یاران خود شتابان به مکه برگشت و گفت: محمد با اسلحه وارد مکه نخواهد شد، او پای بند همان شرطی است که کرده است. قریش از مکه به قله کوهها رفتند، و گفتند به محمد و اصحاب او نگاه هم نمی کنیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در جمع یاران خویش و در حالی که سخت مراقب آن حضرت بودند، وارد مکه شد. عبد الله بن رواحه که لگام شتر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را در دست داشت چنین می خواند:
                      
مشرکان می گفتند: قومی به مکه می آیند که گرمای یثرب آنان را سست کرده؛ لذا رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحابش دستور داد تا در سه شوط طواف آهسته بدوند (هروله) تا مشرکین قدرت آنها را ببینند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پس از طواف و سعی، وارد کعبه شد تا آنگاه که بلال بر بام کعبه اذان گفت. در آن لحظه عکرمه فرزند ابوجهل گفت: خداوند با کشته شدن پدرم، این کرامت را نصیب او کرد تا طنین صدای این بنده را در بالای کعبه نشنود. سهیل بن عمرو و چند نفر دیگر از رجال قریش که این صحنه را دیدند از خشم یا خجلت صورتشان را پوشاندند.

پیشنهاد کاربران

با استناد به معنای آیه محتمل است که آیه ۱۹۵ سوره بقره درباره عمره القضا نازل شده است.

بپرس