عمره جعرانه

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] منبع: خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم، ج 3، ص 383 تا 385
رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که مکه را فتح کرد با احرام عمره وارد این شهر نشد، بلکه به عنوان فتح این شهر و البته بی آن که قصد جنگ داشته باشد به قصد پیوند و ارتباط با آن مردم و تجدید دوستی و اعلام برادری - پس از یک دوره جدایی - به این شهر رفت و با آنان دوستی و مهربانی ورزید، زیرا دوستی و مهربانی دل های گریزان را جذب می کند و اندیشه های پشت کرده را به دامان خویش فرامی خواند. البته هر چند رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از فتح، طواف به جا آورد اما آن طواف، طواف مناسک عمره و گرامی داشت کعبه نبود.
هنگامی که فتح مکه پایان یافت آن حضرت به کار خاندان جذیمه و خشنود کردن آن مردم و مداوای زخم هایی که خالد بن ولید بر دل آنان نهاده بود مشغول شد و پس از آن نیز هنگامی که هوازن در اندیشه هجومی علیه سپاه آن حضرت برآمد مقابله با آنان ضرورت یافت و آن رویارویی تلخ ولی با نتایج درخشنده (یعنی نبرد حنین و اوطاس ) رخ داد و در پی آن نیز رسول خدا صلی الله علیه و آله در تعقیب گریختگان این خاندان و مقابله با ثقیف قصد طایف کرد (و بدین ترتیب در تمام این مدت برای انجام عمره توفیق نیافت).
هنگامی که پیامبر در آستانه ماه های حرام قرار گرفت و هنگامی که ماه ذی القعده فرارسید، به جعرانه بازگشت و از آنجا که یکی از میقات های حج است. احرام عمره بست و به قصد زیارت عمره وارد مکه شد.
این عمره در ماه ذی القعده صورت گرفت و پس از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی مدینه بازگشت و شش روز مانده به پایان این ماه به مدینه رسید. آن حضرت در این سال یعنی سال هشتم هجرت نه خود حج به جای آورد و نه کسی را برای انجام حج به نیابت گماشت، (بلکه به همان عمره بسنده کرد و) البته آیین حج را بر همان وضعیتی که اعراب تاکنون به جای می آوردند باقی گذاشت. ناگفته نماند که عتاب بن اسید که در مکه مانده بود، حج مسلمانانی را که خواستار حج بودند و در مکه ماندند رهبری کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که قصد بازگشت به مدینه را داشت عتاب بن اسید را به عنوان امیر مکه منصوب کرد. او که - بنابر آنچه در شرح المواهب الدینیه آمده است - در این زمان بیست سال داشت. از نیتی خالصانه و از کرداری پربرکت و نیز از قناعت به آنچه در دست داشت، بهره مند بود و آزمندی و طمع در او نبود و به اندکی سیر می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام ترک او در مکه برای او به ازای هر روز یک درهم حقوق تعیین فرمود و او نیز بی آن که خواهان افزایش آن شود. به همین مقدار بسنده کرد و در دعوت مردم به قناعت نیز می گفت: «ای مردم، آیا خداوند شکم کسی را که به یک درهم بسنده کرده، گرسنه نگه داشته است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله برای هر روز من یک درهم روزی مشخص کرده و بنابراین مرا نیازی نیست».
لازم به یادآوری است که پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت به مدینه، معاذ بن جبل حافظ قرآن و راوی سنت را در کنار عتاب بن اسید در مکه باقی گذاشت تا اسلام را به مردم بیاموزد و آنان را در دین آگاه سازد و قرآن را به اندیشه های آنان بسپارد، زیرا آنان به چنین چیزی نیاز داشتند. چون نه مانند مردم مدینه مدت زمانی را در سایه قرآن زیسته بودند بلکه هر چند سخنوران و ادیبان آن قوم از منزلت و جایگاه قرآن آگاهی داشتند و می دانستند قرآن برتر است و برتری بر آن امکان ندارد اما مدتی را در مخالفت و دشمنی با آن سپری کرده بودند و هنوز دیر زمانی از جاهلیت آنان نمی گذشت.

پیشنهاد کاربران

بپرس