عمه زاده

/~ammezAde/

معنی انگلیسی:
cousin, cousin [child of a paternal aunt]

لغت نامه دهخدا

عمه زاده. [ ع َم ْ م َ /م ِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) پسرعمه. دخترعمه.

فرهنگ فارسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عمّه زاده، به فرزند خواهر پدر گفته می شود.
عنوان یاد شده در باب نکاح به کار رفته است.
← در نکاح
۱. ↑ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۶۶.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵ ص۴۹۴، برگرفته از مقاله«عمّه زاده».
...

مترادف ها

cousin-german (اسم)
دوست صمیمی، عمو زاده، عمه زاده

cousin (اسم)
عمو زاده، خاله زاده، عمه زاده، پسرعمو یا دختر عمو، پسردایی یا دختر دایی

فارسی به عربی

ابن العم

پیشنهاد کاربران

بپرس