عمون

لغت نامه دهخدا

عمون. [ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِعَمی یا عَم. ( از منتهی الارب ). رجوع به عمی شود.

فرهنگ فارسی

جمع عمی یا عم و یائ منقوص آن در حالت جمع حذف شده است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَمُونَ: کوران - کوردلان
ریشه کلمه:
عمی (۳۳ بار)

پیشنهاد کاربران

عمون ( زبان عربی: عمّون, & nbsp; translit. : ʻAmmūn ) یکی از پادشاهی های سامی ها در عصر برنز بود که در خاور رود اردن قرار داشت. قلمرو عمون در میان رودهای ارنون ( وادی موجب ) و یَبوق ( رود زرقا ) ، در اردن
...
[مشاهده متن کامل]
امروزی، قرار داشت. شهر اصلی قلمرو عمون، ربّه عمّون نام داشت که محل آن همان محل شهر امان، پایتخت امروزی کشور اردن است.

عمون
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عمون

بپرس