عواف

لغت نامه دهخدا

عواف. [ ع ُ ] ( ع اِ ) شکار که شیر به شب شکار کند و خورد. و آنچه حاصل شده باشد کسی را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). آنچه شیر در شب شکار کند و بدرد. و نیز هرچه شخص در شب به دست بیاورد، عواف نامیده میشود. ( از اقرب الموارد ). عُوافة. رجوع به عوافة شود.

عواف. [ ع َ فِن ْ ] ( ع ص ، اِ ) عوافی.ج ِ عافیة. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عافیة شود.

فرهنگ فارسی

شکار که شیر بشب شکار کند و خورد و آنچه حاصل شده باشد کسرا آنچه را شیر در شب شکار کند و بدرد و نیز هر چه را شخص در شب بدست بیاورد عواف نامیده میشود

پیشنهاد کاربران

بپرس