عود الحیه

لغت نامه دهخدا

( عودالحیة ) عودالحیة. [ دُل ْ ح َی ْ ی َ ] ( ع اِ مرکب ) دوایی است که او را مؤمن فردی ذکر نموده ، و قبل از او کسی مذکور نساخته. و آن نباتی است که از بربر و بلاد سودان خیزد و شبیه به سوس و بیخش شبیه به اصل السوس ، و با صلابت و خشونت مانند عاقرقرحا، و تلخ و تند. ( از تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از گونه های فاشرا ( هزارگوشان ) است مار دارو
دوایی است که او را مومن فردی ذکر نموده و قبل از او کسی مذکور نساخته و آن نباتی است که از بربر و بلاد سودان خیزد و شبیه به سوس و بیخش شبیه به اصل السوس و با صلابت و خشونت مانند عاقر قرخا و تلخ و تند

پیشنهاد کاربران

بپرس