عین القضاه

فرهنگ فارسی

همدانی ابوالمعالی عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی از بزرگان مشایخ صوفیه و دانشمندان ربع اول قر. ۶ ه. ( و. همدان ۴۹۲ ه.ق ./ ۱٠۹۸ م.مقت. همدان ۵۲۵ ه.ق . ). وی شافعی مذهب و در طریقت شاگرد احمد غزالی بود همچنین از محضر شیخ برکه همدانی استفاده کرده . استفاده عین القضاه از صحبت بابا طاهر که بعضی نوشته اند درست نیست زیرا بابا تا زمان او زنده نبود. وی بتحصیل حکمت و عرفان و کلام و ادب عربی پرداخت و نظر غزالی مع الواسطه شاگرد او نیز محسوب میشود . احمد غزالی با آن همه عظمت مقام در مکتوبهای خود بدو او را [ قره العین ] خطاب میکرد . وی بیشتر اطلاعاتی خود را از راه تحقیق و تتبع شخصی فراهم آورد. افکار و عقاید او در عمر کوتاهش مبین کمال نبوغ اوست . از آثار اوست : یزدان شناخت در مسایل حکمت الهی و علوم طبیعی که در سه باب بنام عزیزالدین مستوفی نوشته شده رساله جمالی در بیان مذهب سلف خود که بنام جمالالدین شرف الدوله از شاهزادگان معاصر خویش تالیف کرده تمهیدات در تمهید ده اصل تصوف که دارای انشایی است مقرون بغلبه شوق و عشق و بسیار گیراست زبده الحقائق رسالهای مختصر راجع بعلم ذات و صفات خداوندی و ایمان به نوبت و قیامت لوایح رساله ای مشتمل بر ۲٠۱ فصل در حقایق عشق و احوال و اعراض آن شکوی الغریب عن الاوطان الی علمائ البلدان بزبان عربی ( عین القضاه آنرا بهنگام حبس خود از بغداد بعلمای همدان نوشته ) در شکایت مولف از محنتهایی که برای او پیش آمده و باتهام بی دینی از همدان دور شده و در بغداد بزندان افتاده .مکاتیب که شامل نامه های اوست ( نسخه های کتابخانه مراد منلا ( ترکیه ) و کتابخانه ملی ایران ). وی رباعیاتی عرفانی هم بزبان فارسی سروده . عزیزالدین از مستوفیان سلاجقه با عین القضاه دوستی کامل داشت . از سوی دیگر عزیزالدین بدشمنی با ابوالقاسم درگزینی وزیر سلطان محمود ابن محمد و سلطان سنجر برخاست . وزیر اخیر که بسیاری از رجال و بزرگان علم را بحیله و تزویر نابود کرده و خود نیز در پایان بپاداش اعمال زشت خویش بدار کشیده شد . نقشه قتل عین القضاه را طرح کرد و با دسته ای از عوام الناس - که حسودان و بدخواهان عین القضاه بودند - نوطئه چید و محضری ترتیب داد و وی را بکفر و دعوی الوهیت متهم کرد و پس ویرا مقید ببغداد فرستادند و از آنجا مجددا به همدان باز گردانیدند و در شب ۷ جمادی الخری ۵۲۵ ه.ق. بر دار کشیدند . نوشته های فارسی وی مشحون از تعبیرات نغز صوفیانه است . کلام او پر سوزو گداز است . تصنع و تکلف در آثار او دیده نمیشود و در تعبیین مسایل عرفانی بتمثیل می پردازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس