غابن

لغت نامه دهخدا

غابن. [ ب ِ ] ( ع ص ) سست در کار. سست کار. ( آنندراج ). || در تداول فقه ، آن که در معامله طرف دیگر را مغبون می کند غبن فلاناً فی البیع و الشراء... خدعه و غلبه فهو غابن و المخدوع مغبون ، و غبن فلاناً: نقصه فی الثمن او غیره فهو غابن و ذاک مغبون. ( اقرب الموارد ). زیان کننده. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

خدعه کننده درخریدوفروش، مغبون کننده
سست در کار . زیان کننده

فرهنگ عمید

۱. خدعه کننده در خرید و فروش، مغبون کننده.
۲. کسی که در کار سستی کند، سست کار.

پیشنهاد کاربران

بپرس