غاتفر

فرهنگ اسم ها

اسم: غاتفر (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ghatfar) (فارسی: غاتفر) (انگلیسی: ghatfar)
معنی: از شخصیتهای تاریخی شاهنامه، نام پادشاه هیتال در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی، نیز نام شهری در آسیای میانه
برچسب ها: اسم، اسم با غ، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

غاتفر. [ ف َ ] ( اِخ ) نام شهری است از ترکستان که در آنجا خوبرویان بسیار باشند و در آن سرزمین سرو خوب شود. ( فرهنگ جهانگیری ). شهری است که دراو سرو بسیار بود. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). شهری است در ترکستان که زیبارویان بسیار دارد و در شهرمزبور سروهای موزون و لطیف بسیار است. ( فرهنگ شعوری ج 2 ص 179 ). || شهری است که درآن سرو بغایت نیکو آید. ( فرهنگ خطی ). نام شهری است از ترکستان خوبان خیز. ( غیاث از لطایف ). غاتقر با قاف بر وزن کاشغر، نام شهری است از ترکستان که در آن سرزمین درخت سروآزاد و مشک خوب و صاحب حسنان مرغوب بهم میرسد؛ و نام محله ای هم هست از محلات سمرقند. ( برهان قاطع ). هدایت در مقدمه انجمن آرا در اشتباهات برهان گوید: «غاتفر به فاء در جهانگیری و رشیدی و مننسکی به اسناد فرهنگ شعوری آمده و در برهان با قاف «غاتقر» آورده ». درلغت فرس ( ص 161 ) غاتفر ( با تاء و فاء ) آمده و در غیاث همین صورت اصح دانسته شده ، اما در معجم البلدان آمده : «غانفر، بعدالالف نون بالتقاء الساکنین ثم فاء مفتوحة و آخره راء، و هی محلة بسمرقند». بارتولد ( ترکستان 86، 90 ) «غاتفر» را محله ای از سمرقند یاد کرده است. ( نقل از حاشیه برهان قاطع چ معین ). صاحب آنندراج گوید: اینکه صاحب برهان غاتقر به قاف نوشته صحیح نیست. و بعضی هم گفته اند نام شهری است و ظاهراً آن محله را بنام آن شهر خوانند ولی صاحب انساب سمعانی غاتفر را یکی از محلات بزرگ سمرقند داند: الغاتفری بفتح الغین و سکون التاء المعجمتین و الفاء و فی آخرهاالراء، هذه النسبة الی موضع بسمرقند فی نفس البلد یقال له رأس قنطرة غاتفر و هی محلة کبیرة حسنة، منها ابوالفضل احمدبن محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن یوسف بن اسحاق بن ابراهیم الغاتفری الصفار من اهل غاتفر، کان سمع الکثیر من عبداﷲبن مسعودبن کامل و احتقر و کان ثقة فی الروایة سمع منه ابواسعد الادریسی و کانت ولادته فی ربیع الاَّخر سنة 310 و مات سنة 378 هَ. ق. و ابوالفضل محمدبن احمدالغاتفری روی عن احمدبن علی الافطح مستقیم الحدیث روی عنه ابراهیم بن حمدویه الاستجی. و ابومحمدبن ابی بکربن ابی صادق الغاتفری امام فاضل صالح کثیر العبادة و المجاهدة سمع ابابکر البلدی و ابامحمد القطرانی و غیرهما. سمعت منه بسمرقند ثم قدم علینا مروحاجاً و توفی فی المحرم سنة 669 - انتهی. بنابراین معلوم شد که محله مزبور به «رأس قنطره » مشهور بوده. اینکه مؤلفان جهانگیری ، غیاث ، رشیدی ، برهان و سراج و آنندراج غاتفر را محله ای از سمرقند دانسته اند که سرو آن بخوبی مشهور است صحیح است ولی غاتفر شهری از ترکستان سروخیز و حسن خیز از نام محلت سمرقند مذکور در فوق جدا نیست : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نام فرمانده هپتالان ( هیاطله ) در شاهنامه : بشد غاتفر با سپاهی چو کوه زهیتال ( هپتال ) گرد آوریده گروه. ( شا. لغ. )

پیشنهاد کاربران

نام شهری در سمرقند
گاتفر به معنای فر و شکوه قوم گات/گیت ( ماساژیت ها ) می باشد. چرا که این نام پادشاه هپتالیان/یفتلیان بدخشانی است و هپتالیان از جمله اقوام ماساژیت به شمار می آیند.
1_نام پادشاه هیتال در زمان انوشیروان
2_نام شهری از ترکستان که در آن خوش رو و زیبا رو بسیار است

بپرس