فارسیجان

لغت نامه دهخدا

فارسیجان. ( اِخ ) دهی از دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک که در 15 هزارگزی راه عمومی واقع است. جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 1132 تن سکنه است. راه مالرو دارد اما اگر زمین خشک باشد اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

فارسیجان. ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش اردکان شهرستان شیراز که در 6 هزارگزی جنوب اردکان و 4 هزارگزی شوسه اردکان به شیراز واقع است. جایی کوهستانی معتدل ، مالاریایی و دارای 112 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، برنج ، حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزو دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در ۱۵ کیلو متری جنوب غربی فرمهین و ۴ کیلومتری راه عمومی کوهستانی و سردسیر ۱۱۳۲ تن سکنه محصول غت شغل زراعت .
دهی از دهستان حومه بخش اردکان شهرستان شیراز .

پیشنهاد کاربران

سلام روستای فارسیجان اراک بسیار زیباس و میتونی مقصد گردشکری جاده تعریض و نقاط حادثهرخیزش کزفته شه راه جدا سریعتر بهتر به امامزاده ش داشته باشه ودسترسی محلی نزدیکتر امکان قدیمی بازسازی و استفاده بشن کشاورزی
...
[مشاهده متن کامل]
با شیوه ای نوین باشه و برای اهالی کار در محل ایجاد شه ودرختگاری از نوع درختان اصلاح شده کم آب مطابق اقلیم انجام شه حتی در مسیر آب کشاورزی جاده ای به امام زاده زادگان مجاور کشیده شه بهدمرکز بخش ساروق و از حالت بن بست در بیاد کدوها معتبر تعریض درهم وصل شن و خیلی کارهای دیکه مثل آباد سازی باغات و راه اندازی آب که از ساروق می آمده جاده فعلی به امام زاران تعریض زیبا سازی و پارکینگ داشته باشه و برای جوانان حتی خانم ها روستا کار درمحل ایجاد شه و در کل روستا بره بسمت روزگار قدیم خودش که آباد بود

بپرس