فرائد

لغت نامه دهخدا

فرائد. [ ف َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ فرید و فریدة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به فرید و فریدة شود. || نزد بلغا مختص به فصاحت است نه بلاغت ، چه آن عبارت است از ایراد کلمه ای که قائم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که درّ یتیم بود، و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام و نیرو و روانی گفتار و اصالت نژادی سخن به نحوی که اگر آن کلمه از گفتار بیفتد، بر طبع گوینده فصیح زبان سخت گران آید، مانند حصحص در این آیت : الاَّن حصحص الحق . و الرفث در این آیت : احل لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم و... ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

جمع فرید و فریده ۱ - یگانه ها مفردات ۲ - اشیائ نفیس ۳ - عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام : و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است ....

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کلام دارای لفظ بی همتا در فصاحت را فرائد گویند.
«فرائد» از انواع اسلوب بدیعی قرآن است که به فصاحت اختصاص دارد، نه بلاغت . «فرائد» جمع «فرید» به معنای مروارید است. هرگاه لفظی بی همتا در کلام بیاید که همچون مرواریدی بی نظیر در گردنبند بدرخشد و دلیل بر عظمت و فصاحت کلام و ظرافت بیان و نمایانگر اصالت لفظ در عربی باشد؛ به آن «فریده» و به چنین کلامی «فرائد» گفته می شود؛ به طوری که اگر از کلام حذف شود، بر فصیحان گران خواهد آمد؛
← نمونه قرآنی
۱. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۵۱.
فرهنگ نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «فرائد».
...

پیشنهاد کاربران

بپرس