فرایند

/farAyand/

معنی انگلیسی:
process

فرهنگ معین

(فَ یَ ) مجموعة عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص .

فرهنگ عمید

( فرآیند ) ۱. سلسله دگرگونی های طبیعی برای رسیدن به نتیجه ای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.
۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجه ای معین.

دانشنامه عمومی

فرایند (رایانش). فرایند[ ۱] ، پردازه یا پروسه ( به انگلیسی: Process ) در رایانش، یک نمونه از یک برنامه رایانه ای است که توسط یک یا بیشتر ریسه درحال اجرا می باشد. یک پردازه، شامل یک برنامه و کنش های مرتبط با آن ( پشته، مقدار فعلی ثبات ها، منابع ( مانند فایل های بازشده ) ، ساختار بلاک کنترل فرایند و … ) است. بر اساس نوع سیستم عامل ( OS ) ، یک پردازه می تواند از چندین ریسه تشکیل شود، که دستورالعمل ها را به صورت همروند اجرا می کنند. [ ۲] [ ۳]
درحالی که یک «برنامه» رایانه ای، یک گردآورد غیرفعال از دستورالعمل است که معمولاً در یک فایل روی دیسک ذخیره شده است، یک «پردازه» در واقع اجرای آن دستورالعمل ها است مستلزم آن است که برنامه قبل از آن از روی دسیک به حافظه بارگذاری گردد. چندین پردازه را می توان به یک برنامه مشابه مرتبط کرد، برای مثال، بازکردن چندین نمونه از یک برنامه مشابه، معمولاً منجر به ایجاد بیش از یک پردازه درحال اجرا از آن برنامه می شود.
چندوظیفگی روشی برای آن است که چندین پردازه، پردازنده ها ( CPUها ) و دیگر منابع سیستمی را به اشتراک بگذارند. هر CPU ( هسته ) در هر زمان فقط یک وظیفه را اجرا می کند. با این حال چندوظیفگی به هر پردازنده امکان آن را می دهد، تا بین وظایف درحال اجرا تعویض شود، و این کار را بدون منتظر شدن برای تکمیل هر وظیفه انجام می دهد ( پیش اجرایی ) . بر اساس پیاده سازی سیستم عامل، تعویض را می توان موقعی اجرا کرد که وظایف، فعالیت های ورودی/خروجی را شروع می کنند یا برای تکمیل شان صبر می کنند، یا موقعی که یک وظیفه، به صورت ارادی منجر به یک عمل CPU می شود، یا در وقفه های سخت افزاری، یا موقعی که زمان بند سیستم عامل می فهمد که یک پردازه، زمان عادلانه اشتراک CPU را منقضی کرده است ( مثلا با زمان بند کاملاً عادلانه در هسته لینوکس ) .
یک حالت معمول چندوظیفگی، روش اشتراک زمانی CPU است، که روشی برای درهم گذاری اجرای فرایندها و ریسه های کاربر، و حتی وظایف مستقل هسته است، اگرچه ویژگی در آخر ذکر شده، تنها در هسته های پیش اجرا، مثل لینوکس، قابل انجام است. پیش اجرایی یک اثرجانبی مهم برای «پردازه های تعاملی دارای اولویت بالاتر نسبت به پردازه های وابسته با CPU» دارد، از این رو به کاربران، به صورت فوری ( در موقع اعمال ساده ای مثل فشار یک کلید یا حرکت ماوس ) منابع رایانشی داده می شود. به علاوه، به برنامه های کاربردی ( مثل اجرای ویدیو و موسیقی ) یک نوع اولویت بی درنگ داده می شود، که در نتیجه آن هر فرایند با اولویت پایین تر را پیش اجرا می کند. در سامانه های اشتراک - زمانی، تعویض زمینه آن قدر سریع انجام می شود، که آن را مثل موقعی می کند که چندین پردازه به صورت همزمان روی تنها یک پردازنده اجرا می شوند. به اجرای همزمان چندین پردازه، همروندی گفته می شود.
عکس فرایند (رایانش)عکس فرایند (رایانش)عکس فرایند (رایانش)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

فرآیند
روند

مترادف ها

process (اسم)
عمل، سیر، روند، جریان عمل، فرایند، مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، دوره عمل، فرا گرد

فارسی به عربی

عملیة

پیشنهاد کاربران

سلسله مراتب
فرایند: ( سومین عنصر هنر مدیریت دانش ) روش ها و کارهایی است پشت سر هم که برای رسیدن به هدفی سازماندهی شده اند. فرایند، برنامه ای در دست اجراست ولی یک برنامه، یک فرایند نیست. یک برنامه، وجودی غیر فعال است
...
[مشاهده متن کامل]
مانند محتوای یک پرونده ی بایگانی شده؛ ولی فرایند، وجودی فعال با یک دستورکار محاسبه گر است که گام های پشت سر هم و منابع مربوط به آنها را مشخص می کند. پس برای یک انجام یک برنامه می توان فرایندهای گوناگونی داشت. همچنین یک فرایند، به هنگام اجرا، می تواند فرایندهای دیگری را پدید می آورد.

کلمه "روند" به معنای یک توالی مراحل و گام های پیشرفتی است که به سمت هدفی خاص حرکت می کند،
در حالی که کلمه "فرایند" بیشتر به معنای یک مجموعه از فعالیت ها و عملیات های مختلف است که برای دستیابی به هدفی خاص انجام می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

به طور کلی، "روند" بیشتر به مسیر حرکت اشاره دارد، در حالی که "فرایند" بیشتر به جزئیات و مراحل مختلف انجام شده در آن مسیر اشاره دارد.

روال
فرایند به جریان یک عمل اشاره دارد
درود برشما
ریشه لغوی این کلمه فراموش شده.
تاریخچه بوجود آمدن کلمات و لغات ترکیبی اهمیت بسیار زیادی در معرفی و درک معنای آن دارد.
البته ناگفته نماند که بخشی از این موضوع بصورت پراکنده در متن فوق آورده شده، ولی اختصاص یک سرفصل مستقل با این عنوان می تواند ارزش کار را دوچندان کند.
مجموع دگرگونی ها و عملکردهای مرتبط با هم برای رسیدن به نتیجه معین
یکی از تمرین های ریاضی ( process ) به انگلیسی
وقایع. . پویا. . مستمر. پیوسته
روند - جریان - روال
سازوکار
فرایند یعنی کامیون، اتومبیل، ،
روند روش
ولی احسن به آقای علی منصوری که کنش رو هم اعلام کردن
روند، روش، مسیری برای رسیدن به هدف،
آن دسته از روش هایی که با همدیگر انجام می گیرد و حاصل آن کالا یا خدمتی است. که از نظر مشتری دارای ارزش می باشند. .
همسویی
لازم میدونم نکات زیر را در راستای مطالب بالا بیان کنم:
فرایند به کار هایی پشت سر هم یا اصطلاحا زنجیر وار برای رسیدن به هدفی با چیدمانی ویژه مشخص یا به گونه ای دیگر مجموعه کار های پشت سر هم
نکته ۱:پشت سر هم بودن ارتباطی به زمان نداردیعنی نبابد این طور تصور شود که بلا فاصله پس از انجام یه کار کار بعدی باید انجام شود . میتواند با فاصله زمانی نسبتا بلندی اتفاق بیافتد ولی باید پشت سر هم باشد
...
[مشاهده متن کامل]

نکته ۲:باید از مرحله یک شروع کرده و مرحله به مرحله جلو بریم یعنی باید ترتیب مراحل را رعایت کنیم مثلا فرایند تولید لباس ابتدا پشم تبدیل به نخ ، نخ تبدیل به پارچه خام و سپس رنگ زنی آن پارچه و در مرحله آخر تولید لباس مثلا شلوار کتانی . اگر دقت کنید توی این فرایند نمیتوان از پارچه خام نخ تولید و سپس از آن لباس بسازیم پس باید مراحل به ترتیب باشد
نکته ۲: هدف باید وجود داشته باشد. مثلا در فرایند تولید لباس یا شلوار تمام این کار ها با هدف تولید لباس انجام شده. امیدوارم این متن مفید باشد

از نظر املایی "فرایند" صحیح است و نه "فرآیند".
مجموعه عملکردها و پروسه انجام کاری
کنش
روند
مراحل انجام کار
پروسه
جریان
روش انجام کار، دسته ای از کارها که پشت سر هم و با چیدمانی ویژه برای رسیدن به هدفی مشخص انجام می شوند.
روند هم چم ( معنی ) با process در زبان انگلیسی
مراحل کار
رجوع به فرآیند شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس