فرج بیگی

پیشنهاد کاربران

خودرا با شعری در خور ولیاقت ایرانیان هم وطن خیش اغاز میکنم، بنام خداوند دنیا مدیر ، که عالم به امرش کند طی مسر ، ، سلامم به ایرانیان بسیر، ، همه مردو زن از جوان تا به پیر، ، من ایرانی هستم نژادن جو شیر زرنگ هستمو جابک اما دلیر، ، ندارم حراسی از دشمنان، ، نه شیطان شر یاز روباه پیر، ، دیارم کهن خاک پاکم گهر، ، هم از بهرو دشت ودمن تا کویر، ، بخاکم طمع گر کنند دشمنان بچنگال سختم بما ند اسیر، ، بلندا سریست در جهان بر تنم بجز نزد یزدان نیارم بزیر، ، بدشمن نبخشم مشتی ز خاک وطن، ، دهندم اگر تاج زرینو تخت حریر، ، شمال تا جنوب وطن ، ، بسیست سر بداران قران پزیر، ، من از رهبری رهرووی میکنم، ،
...
[مشاهده متن کامل]

علی مرد دانا ولاکن خبیر، ،
نه بر شوق جنت در این ره رووم ، ، من از عشق دیداریارم در این ره شبو روز کنم یا مجیر یا مجیر ، ،
منم خرم از نام امینی لقب، ، به زیراب زریندشتست دیار حقیر، ،
روستای فرج بیگی از ابتدای بنیان از یکصد نفر خانه وار تشکیل گردیده ازترکان وتیره امینی وطایفه بهارلو که از ترکان فارسی مدان می باشم که اغاز حجرت از بهار همدان به جنوب فارس حجرت کرده اند شغل انها دامداری بوده است که بصورت عشایری زندگی می کرده اند که در زمان تخت قاپو دراین منطقه سکنا نموده اند که این روستا بنام بزرگ ان قبیله بنام فرج بیگ نام گرفته است
خود را معرفی میکنم نام خرم امینی فرزند روحاله بیگ فرزند. پیر وردی بیگ فرزند فرج بیگ فرزند مهمد بیگ. مردان زرنگ وچابک سوا رانی بوده اند
به گفته بزرگانم وبا ایمان وداعم مثتقل زندگی می کرده اند از قویله ما هم اغلبشان در کرمان زندگی میکنند

بپرس