فرخ شاه

لغت نامه دهخدا

فرخ شاه. [ ف َرْ رُ ] ( اِخ ) یکی از بزرگ زادگان آل ایوب است که در بلاد شام فرمانروایی داشته اند. وی برادرزاده صلاح الدین یوسف بن نجم الدین ایوب است که از طرف صلاح الدین به حکمرانی دمشق منصوب شده بود و مهمترین حادثه تاریخ زندگانی او جنگی است که در حدود سال 570 هَ.ق. میان او و گروهی از مسیحیان اروپا درگرفت و وی در آن جنگ رشادتی به خرج داد و «سپهبد لشکر کفار را از پشت زین بر روی زمین انداخت ». ( از تاریخ حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 406 ).، فرخشاه. [ ف َرْ رُ ] ( اِخ ) یکی از امرای سیستان در زمان سلجوقیان است. وی دو بار، یکی در سال 490 هَ.ق. و دیگر در 501 هَ.ق. به حکومت سیستان رسیده است. ( از تاریخ سیستان چ بهار ص 389 و 391 ).

فرهنگ فارسی

یکی از بزرگ زادگان آل ایوب است که در بلاد شام فرمانروایی داشته اند .

پیشنهاد کاربران

بنا بر نقل قول بعضی بزرگان فرخشاه فرزند بزرگتر و توانای قلی بوده و نوادگان و اعقابش تا مدتها صاحب قدرت و شوکت بوده اند.

یکی از پسران قلی یا کلی که جد بزرگ ایل کولیوند لرستان می باشد. فرخشاه جد بزرگ طایفه فرخشاهی می باشد، از این طایفه مردان بزرگی مانند سردارخان، کوچک خان، مرادخان، حسن خان، قهرمان خان، مهرعلی خان ، موسی خان
...
[مشاهده متن کامل]
و ابراهیم خان فرخشاهی برخاسته اند که از تیره فرخشاهی سرداری فیروزی هستند و ریاست و بزرگی طایفه فرخشاهی را در اختیار داسته و از روسا و بزرگان ایل کولیوند بوده اند.

بپرس