فرسپ


معنی انگلیسی:
beam

لغت نامه دهخدا

فرسپ. [ ف َ رَ ] ( اِ ) فرسب. رجوع به فرسب شود.

فرسپ. [ ف َ رَ ] ( اِخ ) نام محلی در سر راه تهران به آمل. ( از پیوست کتاب مازندران و استرآباد رابینو ص 209 از ترجمه فارسی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) پارچه های رنگارنگ که در نوروز و جشنهای دیگر در و دیوار و دکان ها و خانه ها را بدان آرایش کنند .
نام محلی در سر راه تهران به آمل

فرهنگ معین

(فَ رَ ) (اِ. ) = فرسب : ۱ - شاه تیره ، چوب بزرگی که در ساختن سقف خانه به کار می رود. ۲ - پارچه های رنگارنگ که در نوروز و جشن های دیگر در و دیوار دکان ها و خانه ها را بدان آرایش کنند.

فرهنگ عمید

۱. تنۀ درخت.
۲. چوب یا تیر بزرگی که در ساختن سقف خانه به کار می رود: بام ها را فرسپ خرد کنی / از گرانیت، گر شوی بر بام (رودکی: ۵۲۵ حاشیه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس