فرقه ناجیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هر دینی به خاطر برداشتهای مختلف گروههای خاص به شعب متعددی تقسیم شده است که در دین اسلام یک فرقه فرقه ناجیه است.
یکی از مشکلاتی که هر دین و آیینی با آن مواجه است، مسئله انشعاب در آن دین است؛ زیرا هر کس، یا گروهی برداشت خاص از آن دین، در سطح کلّی دارند، که نتیجه آن پدید آمدن فرقه ها و مذهب های مختلف در آن دین است. یهودیان به فرقه هایی از قبیل صدقیان و فریسیان و فرقه های دیگر متفرق شدند. در مسیحیت نیز فرقه هایی از قبیل کاتولیک، ارتدکس و پرتستان پدید آمد.در اسلام نیز به نص پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) بیش از امت های پیشین فرقه ها و مذهب ها پدید آمد. و از آن جا که می دانیم،از میان مذهب ها که برداشت های مختلف از یک دین است، تنها یک برداشت صحیح است و بقیه باطل، لذا هر مذهب در صدد آن است که مذهب خود را عین اسلام ناب، و به تعبیر دیگر عین دین بداند.لذا برآنیم که مذهب حق را در بین مذاهب اسلامی، و به تعبیر روایی « فرقه ناجیه » جست و جو کنیم.
← امت هفتاد و سه فرقه
همان گونه که آیات قرآن یک دیگر را تفسیر می کنند، احادیث نیز می توانند مفسر هم باشند. با این بیان که مثلاً روایتی و لو از حیث مصداق مجمل است، ولی روایات دیگر مصداق آن را روشن کند. اکنون به برخی از روایاتی که بیانگر مصداق حدیث سابق است اشاره می کنیم:
← حدیث ثقلین
در برخی از روایات اهل سنت به خصوصیاتی از فرقه ناجیه اشاره شده است که مهم ترین آنها دو خصوصیت است:۱. ابن ماجه روایتی نقل کرده و در ذیل آن چنین آمده که عرض شد: ای رسول خدا! « مَنْ هُمْ؟؛ آنها کیانند؟» حضرت (صلّی الله علیه و آله) فرمود: « الجماعه». جواب ما از حدیث فوق این است که:اولاً: قسم زیادی از روایات مشتمل بر عبارت پایانی که ابن ماجه نقل کرده نیست، و مطلبی با این اهمیت نمی تواند از بیان مصداقش خالی باشد.ثانیاً: ضمیر «هم» در روایت به ۷۲ فرقه بر می گردد نه به فرقه ناجیه.۲. در حدیث دیگری که ترمذی آن را نقل کرده، پیامبر(صلّی الله علیه و آله) فرقه ناجیه را این گونه تعریف کرده است: «... ما أنا علیه و أصحابی»؛ آن فرقه ناجیه فرقه ای است که من و اصحابم در زمره آن می باشند. لکن این حدیث نیز از جهاتی قابل مناقشه است:اولا:این زیادتیِ مصداق در برخی از نصوص نیامده است.ثانیا: مراد به اصحاب یا تمام و یا اکثریت آنان است؛ احتمال اول باطل است، زیرا آنان بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در اکثر مسائل اختلاف کردند. احتمال دوم، با آن که خلاف ظاهر حدیث است، اهل سنت به آن ملتزم نمی شوند، زیرا اکثر صحابه با خلیفه سوم مخالفت نمودند.از همین رو، بسیار محتمل است که این ذیل را راوی افزوده تا برای تأیید و تقویت موقعیت صحابه باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس