فرهنگ های واژگان زبان فارسی

دانشنامه عمومی

بنیاد زبان امروزی فارسی بر پایه زبان پارسی باستان در سدهٔ اول اسلام گذاشته شد و در مدت یکصد سال شعر فارسی رشد کرد و به پایهٔ کمال رسید. در سدهٔ سوم هجری، ابوحفص سُغدی، به منظور کمک به تورانیان در فهم دقائق شعر فارسی فرهنگی نوشت که بعدها از بین رفته است، اما می دانیم جمال الدین حسین انجو در فرهنگ جهانگیری و محمدقاسم سُروری در مجمع الفرس که هردو در اوائل سدهٔ یازدهم تألیف شده و شمس الدین قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم تألیف اوائل قرن هفتم و ابونصر فارابی در کتاب موسیقی خود از این کتاب یاد می کنند.
• فرهنگ ابوحفص سُغدی نخستین فرهنگ واژگان فارسی است و نیز نخستین کتاب نثر فارسی به شمار است و کتاب دوم تاج المصار رودکی و سوم ترجمهٔ تاریخ طبری است که در حدود ۳۵۲ ابوعلی محمدِ بلعمی به حکم امیر منصور سامانی آن را به پارسی گردانید.
• فرهنگ تاج المصادر نیز که رودکی ( درگذشته سال ۳۲۹ ق ) به منظور حل مشکلات اشعار برای مردم خراسان نوشت، از نسخهٔ آن اطلاعی در دست نیست.
• سوم واژه نامه لغت فرس تألیف ابو منصور علی بن احمد اسدی طوسی است که در سدهٔ پنجم می زیسته و در آن اشعار بسیار از استادان سخن است که در جائی دیگر دیده نشده. نام هفتاد و شش تن از شعراء قدیم و نیز بعض شعرهای کلیله و دمنه و سند بادنامه گمشده رودکی و بعض اشعار و امق و عذرای گمشده عنصری در آن آمده و در ترتیب لغات ملاحظه حرف آخر شده است. پاول هورن، خاورشناس آلمانی، به سال ۱۸۹۷ مسیحی آن را چاپ کرده
فرهنگ لغت چهارم فرهنگ قطران تألیف حکیم ابو منصر قطران تبریزی معاصر اسدی است. در مقدمه فرهنگ جهانگیری و صحاح الفرس به آن اشاره شده ولی امروز کسی را سراغ نداریم که نسخه ای از این فرهنگ را داشته یا دیده باشد.
• پنجم صحاح الفرس تألیف محمد هند و شاه منشی غیاث الدین بن رشید الدین فضل اللّه است که از لغت فرس استفاده کرده و از فرهنگ ابو حفص بی اطلاع بوده است.
• ششم معیار جمالی تألیف شمس الدین محمد فخری اصفهانی است که به سال ۷۴۵ بنام انجو شاه فارس نوشته و به سال ۱۸۸۵ مسیحی به اهتمام کارل زالمان در روسیه بچاپ رسیده است. مؤلف به جای آنکه از استادان سلف شاهد بیاورد اشعار خود را بمناسبت معانی لغات ثبت کرده است.
گوئی از اواخر قرن هشتم به بعد دانشمندان هند بلغات فارسی و اصطلاحات شعری بیش از ایرانیان توجه داشته اند زیرا که دوازده فرهنگ لغت مربوط به اواخر سده هشتم تا آخر سده دهم در دست است که در هند تألیف شده و در همین مدت دو فرهنگ در ایران تألیف گردیده است مکمل زحمات دلبستگان فارسی در هند همانا تألیف فرهنگ جهانگیری به سال ۱۰۱۷ می باشد. جهانگیری بهترین و جامع ترین فرهنگ فارسی است. مؤلف آن جمال الدین حسین انجوی شیرازی یکی از امراء دربار اکبر شاه و فرزند و جانشین او جهانگیر شاه بوده و پنجاه و سه فرهنگ فارسی در دست داشته و در لغات مندرج در آن ها و نیز در لغاتی که خود پیدا کرده تحقیق و اجتهاد نموده و تحریفات را دور ریخته است. خود گوید «بسیاری از لغات که در هیج فرهنگی نشانی از آن نبود به هم رسید حل آن را چاره جز تفحص از اهل دیاری که مصنف یا ناظم از آنجا بوده یا توطن در آنجا داشته نیافتم. مثلاً لغاتی که از حدیقه و دیوان حکیم سنائی غزنوی یافته شد از مردمان غزنی و کابل پژوهش نمودم». ترتیب لغات پسندیده نیست حرف دوم هر کلمه را باب و حرف اول را فصل قرار داده است. شاید به همین جهت کمتر از آنچه شایسته است طرف توجه واقع گردیده به سال ۱۲۹۳ هجری در شهر لکهنو چاپی سراسر غلط از این فرهنگ سودمند انجام یافته است. در قرن یازدهم و دوازدهم هفده فرهنگ لغت در هند تألیف گردید. از آنجمله است برهان قاطع تألیف محمد حسین متخلص به برهان که سال پایان تالیفش ۱۰۶۲ می باشد و بترتیب حروف تهجی تنظیم گردیده. هزارها لغت و معنی زائد بر فرهنگهای سلف دارد که بعضی اصیل نیست. این فرهنگ لغت شهرت بسیار یافته و چندین نوبت چاپ شده است. دیگر فرهنگ رشیدی تألیف عبد الرشید الحسینی از مردم سند است که تحقیقات مفیدی در لغات فارسی کرده و حرف اول و دوم بترتیب حروف تهجی است و به سال ۱۲۹۲ در کلکته چاپ سربی خورده است. دیگر بهار عجم تألیف تیک چند متخلص به بهار است. در ۱۱۵۲ به اتمام رسیده و شامل الفاظ مرکب و اصطلاحات فارسی است. به قدری پسند ادباء معاصر او واقع شد که تا ۱۲۰۰ که تاریخ وفات مؤلف است هفت بار به چاپ رسید و پس از آن هم چند بار چاپ سنگی خورده است.
عکس فرهنگ های واژگان زبان فارسیعکس فرهنگ های واژگان زبان فارسیعکس فرهنگ های واژگان زبان فارسیعکس فرهنگ های واژگان زبان فارسی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس