فروزانفر

/furuzAnfar/

معنی انگلیسی:
glorious

لغت نامه دهخدا

فروزانفر. [ ف ُ ف َ ] ( اِ مرکب ) به معنی فرفروزان است که رب النوع انسان باشد یعنی پرورنده و پرورش کننده آدمی. ( برهان ). برساخته فرقه آذرکیوان است. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به فروزان شود.

فرهنگ فارسی

فرفروزان، دارای فروشکوه درخشان
به معنی فرفروزان است که رب النوع انسان باشد یعنی پرورنده و پرورش کننده آدمی .

فرهنگ معین

(فُ فَ ) (ص مر. ) دارای فر و شکوه و درخشان .

فرهنگ عمید

فر فروزان، دارای فروشکوه درخشان.

پیشنهاد کاربران

بدیع الزمان فروزانفر استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی و ادیب سرشناس معاصر است.
محتویات [نهفتن]
۱ زندگی
۲ بررسی آثار
۳ دیدگاه صاحب نظران دربارهٔ فروزانفر
۴ فهرست آثار منتشرشده
...
[مشاهده متن کامل]

۵ جستارهای وابسته
۶ پیوند به بیرون
۷ منابع
زندگی [ویرایش]
محمدحسین بشرویه ای معروف به بدیع الزمان فروزانفر فرزند آقا شیخ علی بشرویه ای در سال ۱۲۷۶ ه. خ. در یک خانواده کرد خراسان در بشرویه زاده شد. [۲] مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و آنگاه راهی مشهد شد و از محضر استادان ادب حوزهٔ خراسان همچون ادیب نیشابوری بهره برد. حدود سال ۱۳۰۰ به تهران رفت و تحصیلات خود را در مدرسهٔ سپهسالار ادامه داد و چندی حجره ای در مسجد سپهسالار داشت. در جوانی در همان مدرسه به تدریس پرداخت و چندی بعد در سال ۱۳۰۵ به سمت معلمی دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکدهٔ معقول و منقول ( الهیات ) منصوب شد.
در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزهٔ دانشگاه تهران مرکب از نصرالله تقوی، علی اکبر دهخدا و ولی الله نصر تألیف ارزندهٔ او به نام «تحقیق در زندگانی مولانا جلال الدین بلخی» را ارزیابی و به او گواهینامهٔ دکتری اعطا کرد. به استناد این گواهینامه در همان سال به سمت استادی دانشسرای عالی و دانشکده های ادبیات و معقول و منقول منصوب شد. در سال ۱۳۲۳ بر اساس رأی شورای استادان به ریاست دانشکدهٔ معقول و منقول برگزیده شد و تا سال ۱۳۴۶ در این سمت باقی بود. از ابتدای تأسیس دورهٔ دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران، تدریس در دورهٔ دکتری را به عهده گرفت و برنامهٔ این دوره را

بپرس