فرگرد

لغت نامه دهخدا

فرگرد. [ ف َ گ َ ] ( اِ )هر فصل از کتاب وندیداد را گویند که یکی از پنج بخش اوستای موجود است. رجوع به یسنا حاشیه ص 27 شود.

فرگرد. [ ف َ گ َ ] ( اِخ ) شهرکی است خرد [ به خراسان ]. مردمان او خداوند چهارپایند. ( حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

فصل، بخشی ازکتاب، هریک ازفصول وندیداد
مجموعا ۲۲ فرگرد است .
شهرکیست خرد مردمان او خداوند چهارپایند

فرهنگ معین

(فَ رْ گَ ) (اِ. ) هر یک از فصول کتاب وندیداد.

فرهنگ عمید

واحد تقسی بندی مطالب کتاب، فصل.

پیشنهاد کاربران

در پارسی میانه ( ساسانی ) به دیس فِرَگَرت بوده
ازین پس دیگر از واژگان ( فصل ) و ( قسمت ) برای نوشته های خویش بهره نبریم، بجایش از واژگان ( فرگرد ) ، ( هات ) که در اوستا آمده و به چم بخشی از یک نوشته است، بهره ببریم.
من فارسی نیستم، من پارسی ام.
پارسی را پاس بدارید. . .
فَرگَرد: بخشی ازکتاب، فصل
در کتاب اُرگانون ( منطق ارسطو ) برگردان میر شمس الدین ادیب سلطانی �فرگرد� در برابر �فصل� ( عربی ) و �chapter� به کار رفته است.

بپرس