فریمان

فرهنگ اسم ها

اسم: فریمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: farimān) (فارسی: فريمان) (انگلیسی: fariman)
معنی: دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه، ( فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، مان/من= اندیشه و فکر )، ( به مجاز ) خیراندیش و نیک اندیش، ( اَعلام ) ) رودخانه ای فصلی، در استان خراسان به طول کیلومتر، که از شهرستان فریمان سرچشمه می گیرد و پس از عبور از روستاهای آن، در کیلومتری جنوب فریمان به سد فریمان می ریزد، ) نام شهرستانی در شرق استان خراسان رضوی، شکوهمند و خجسته + مان/ من = اندیشه و فکر )، به معنی دارای اندیشه ی خجسته، نام شهری در خراسان، نام بخشی از استان خراسان
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

فریمان. [ ف َ ] ( اِخ ) نام یکی از بخش های تابع شهرستان مشهد که در جنوب بخش طرقبه واقع است. از چشمه سار و قنوات مشروب میشود. محصول عمده اش غله ، بنشن ، انواع میوه ، زیره سبز و پنبه است. دارای چهار دهستان به نامهای بیوه زن ، احمدآباد، سرجام و پائین ولایت است که مجموعاً 373 آبادی و 89870 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فریمان. [ ف َ ] ( اِخ ) شهر کوچکی است در مرکز بخش فریمان مشهد که تا پیش از 1313 هَ. ش. قریه بی اهمیتی بیش نبود و طوایف بربری و تیموری در آن ساکن بودند. رضاشاه از نظر موقعیت طبیعی این ناحیه بدان توجه کرد و موجبات آبادانی و شهرسازی درست را در آن فراهم ساخت و اکنون دارای ادارات و بناهای نوساز و خیابانهای متعدد است و در آن بندی ساخته شده که از طریق لوله کشی آب مشروب اهالی را تأمین میکند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فریمان. [ ف َ ] ( اِخ ) دهستان مرکزی بخش فریمان که دارای 121 آبادی و 5323 تن سکنه است و بند فریمان در این ده بنا شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فریمان. [ ف َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهات استرآبادرستاق از بخش زیارت خواسته رود بوده است. ( ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 171 ).

فریمان. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد که دارای 196 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

۱ - بخشی است تابع شهرستان مشهد که محدود است : از مشرق به بخش تربت جام و بخش سرخس از مغرب بکوههای جلگه رخ ( بخش کدکن و بخش حومه شهرستان تربت حیدریه ) از جنوب بکوههای بیزکی و با خرزو کوه طرقی از شمال بدهستان ارومه ( بخش طرقبه ) کوهستانی و معتدل محصول غلات بنشن انواع میوه زیره سبز پنبه شغل زراعت مالداری قالیچه بافی و کرباس بافی . آب از چشمه- سار و قنوات تامین میشود . بخش مزبور از چهار دهستان بنام پیوه زن احمد آباد سرجام پایین ولایت دهستان مرکزی که شامل ۳۷۳ آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل میشود و جمع نفوس آن حدود ۸۹۸۷٠ تن است . ۲ - دهستانی است از بخش مزبود مرکب از ۱۲۱ آبادی بزرگ و کوچک که جمع نفوس آن حدود ۴۵/۳۲۳ تن است . ۳ - مرکز بخش شهر کوچک فریمان است که در ۷۱ کیلومتری جنوب غربی مشهد و ۲۱۶ کیلومتری مرز ایران و افغانستان است . جمعیت آن ۱۲۳۸۵ تن است. قسمت اعظم این بخش موقوفه آستان قدس رضوی و قسمت دیگر جزو موقوفات بنیاد پهلوی سابق میباشد و آن یکی از ییلاقها و گردشگاههای مشهد است.توضیح این شهر قبل از ۱۳۱۳ه.ش. قریه ای بی اهمیت بود و ۲٠٠ خانوار از طوایف بربری و تیموری در آن سکونت داشتند و زندگی را بصورت ایلاتی و چادرنشینی میگذرانیدند . در سال مزبور ساختمان شهر را با اسلوب جدید شروع کردند و بتدریج تا سال ۱۳۲٠ بصورت کنونی در آمد .
شهر کوچکی است در مرکز بخش فریمان مشهد .

دانشنامه عمومی

فَریمان شهری در استان خراسان رضوی در شمال شرق ایران است. این شهر مرکز شهرستان فریمان و در بخش مرکزی شهرستان فریمان قرار دارد. دارای ۴ شهر به نام های فریمان، فرهادگرد، قلندرآباد و سفید سنگ و دو بخش مرکزی و قلندر آباد و پنج دهستان به نام های فرهادگرد، سنگ بست، بالابند، قلندر آباد و سفید سنگ می باشد.
شهر فریمان در فاصله ۶۵ کیلومتری مشهد و در مسیر مشهد به کشور افغانستان قرار گرفته است.
فریمان از دیرباز به خاطر پیشینه و درج در سفرنامه ها و بناهای تاریخی مانند سد تاریخی فریمان و کاروانسرای تاریخی، بافت قدیم شهر و کارخانه قند و شهرک صنعتی کاویان و آب و هوای خوب معروف است. این شهر همچنین زادگاه مرتضی مطهری می باشد. [ ۱]
فریمان از جمله شهرهای محدود دارای معماری پهلوی در ایران است که بر اساس معماری روز اروپا بنا نهاده شده است. وجود چهل برج در ارتفاعات و دشت و وجود بارو و خندق و برج های بلند در طول تاریخ فریمان را تسخیر ناپذیر کرده بود. در هجوم قرایی ها و ترکمن ها ( غزها ) ازبکان و افاغنه و … فریمان همیشه سربلند بوده است. فریمان به جز بهشت صادق سه گورستان داشته است که نشان دهنده تاریخ کهن آن است. شهر فریمان جزو قدیم ترین نواحی ایران به مرکزیت قلعه نو بوده است. تاریخ این شهر به دوران پیش از اسلام برمیگردد و با القاب روستایی بنام فرمان کندی شناخته می شود. بسیاری از منابع تاریخی این شهر را به عنوان مرکز تجارت و فرهنگی سلسله آل اشراف دانسته اند و اهمیت آن را برای نژاد های فردوسی، بینالود، طوسی آکنده میدانند.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳۹٬۵۱۵ نفر ( در ۱۱٬۷۵۵ خانوار ) بوده است. [ ۲]
فریمان درگذشته همواره در سایه رویدادهای تاریخی نیشابور قرار داشته گفته شده که این منطقه اسفنج یا اشبند نامیده می شده است که از وابسته های نیشابور کهن بوده است. مرکز آن فرهادگرد یا ده فرهاد بود که اکنون در ۱۵ کیلومتری غرب شهر فریمان قرار دارد.
در زبان پهلوی معنای فریمان به معنای خانه دوست و دوست منش است. وجود آثار تاریخی نشان از قدمت فریمان است. فریمان در پر راه هرات باستان قرار دارد؛ وجود تپه های نادر و محوطه های باستانی و سنگ نگاره های فریمان احتمالاً از کهن ترین سکونتگاه های جهان محسوب می گردد. در حادثه تاریخی این شهر مدت چهار ماه مرکز حکومتی صولت السلطنه هزاره شده بود… در قیام گوهرشاد نقش اهالی شهر فریمان و آخوند این شهر پدر شهید مطهری فریمانی بسیار پر رنگ است.
عکس فریمانعکس فریمانعکس فریمانعکس فریمانعکس فریمان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

فَریمان، پَریمان - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) -
نام پسرانه
نام یکی از شهرهای خراسان
فَر: فَرّه، خُرّه - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری می یابد و از پرتو همین فروغ است که شخص به پادشاهی و بزرگی می رسد و در کمالاتِ نفسانی و روحانی کامل می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

شکوه، حِشمت، عظمت - مُجلل، پُر زرق و برق، پُر برکت - برجسته، ممتاز، نامی، سرشناس، سَرآمد، شاخص
ی: پسوند نسبت و دارندگی
مان: در پارسی باستان: مانیا
در اوستایی: نَمانه
در پهلوی: مان
مانند: ماندن: در جایی ایستادن - دودمان: تیره خاندان
مِهمان: بزرگ نژاد - ماندانا: گوهره ی دانا
جا و مکان، خانه و سَرا، اَندرونی -
تبار، نژاد، تیره، خانواده، خاندان
معنی: جای با شکوه، شاهانه و اَعیانی ( انگلیسی: لاکچری، luxury ) ، خانه قشنگ و خُسروانه، کاشانه ی شکیل و فَرنَما ( فرانسوی: لوکس، luxe ) ، خانه ی نوین و نونَوار ( فرانسوی: مُدرن، modern ) -
گوهره ی برتر و نامی، نژاد برتر و والا، تبار بزرگوار و شرافتمند

معنیه اسم فریمان یعنی خوجستگی و مبارک اسمه پسر منم فریمان و من واقعان عاشقه این اسمم
در پار سی " پریمان " به چم خانه پریان

بپرس