فزه

لغت نامه دهخدا

فزه. [ ف ِ زِه ْ ] ( ص ) پلید و زشت. ( برهان ). || چیز بدبوی. ( انجمن آرا ). || ( اِ ) به معنی غائب شدن هم آمده است. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) زشت پلید .

فرهنگ معین

(فَ زِ ) (ص . ) زشت ، پلید.

پیشنهاد کاربران

به فتح ف به معنی فزونی، افزون دادن ( نسخه خطی لغات و اصطلاحات شاهنامه تالیف مظهر استرآبادی 1241ق )
پلید و زشت

بپرس