فصاحت و بلاغت قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فصاحت و بلاغت قرآن. کلام فصیح و بلیغ آن است که از ضعف تالیف، تنافر کلمات و تعقید خالی باشد و به مقتضای حال ایراد شود. وجوه امتیاز قرآن با سایر کلامها عبارتند از: اسلوب ویژه، شمول فصاحت و بلاغت در سراسر قرآن، تکرار آیات بدون کاهش فصاحت و بلاغت. ملاحظه معارضه های امرءالقیس شاعر فصیح عرب در عصر نزول زاویای روشنی از وجوه امتیاز فصاحت و بلاغت قرآن بر سایر کلامها را آشکار می سازد.
طبق اظهارات اهل فن رسول خدا صلی الله علیه وآله جهت اثبات صدق دعوت خود شمار فراوانی قضایای خارق العاده داشته است که معجزه نامیده می شود. شاخص ترین آنها که جنبه جاودانگی هم دارد، قرآن کریم است.این کتاب بزرگ آسمانی از جهات گوناگون خارق العادگی دارد که وجوه اعجاز قرآن خوانده می شود. یکی از آن وجوه هنرنمایی از نظر زیبایی کلام قرآن است که در اصطلاح اهل تخصص به آن فصاحت می گویند.
محتوای بحث
موضوعاتی که در این امر محور بحث قرار خواهد گرفت، عبارتند از:۱. هنر در خدمت وحی ؛۲. تعریف واژه های فصاحت» و بلاغت» ؛۳. نقل دو گواه بر برتری فصاحت قرآن کریم.
← هنر در خدمت وحی
۱. ↑ زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۳۲.
...

[ویکی اهل البیت] فصاحت و بلاغت قرآن. کلید واژه: قرآن، اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت قران، تحدی قرآن
از نظر کلی اعجاز قرآن از دو جنبه است جنبه لفظی و جنبه معنوی لفظی یعنی از جنبه هنر و زیبائی و معنوی یعنی از جنبه علمی و فکری. چون مقوله هنر و زیبائی غیر از مقوله علم و تفکر است. زیبائی مربوط به فن است و علم مربوط به کشف. علم یعنی آنچه که حقیقتی را برای انسان کشف می کند ولی زیبائی و جمال یعنی آن چیزی که یک موضوع جمیل و زیبائی را به وجود می آورد.
البته خود هنر و زیبائی هم موضوعات و مقولات مختلفی دارد یکی از آن ها مقوله سخن است و اتفاقاً انسان در میان همه زیبائی ها آن چنان در مورد هیچ مقوله ای از مقوله های زیبائی نشان ندهد. ما می توانیم زیبایی را به دو نوع تقسیم کنیم:
زیبائی حسی هم به سمعی و بصری تقسیم می شود.
زیبائی گل و باغچه از نوع زیبائی حسی بصری است و زیبائی یک آواز خوش از نوع حسی سمعی است. آیا زیبائی سخن از این نوع است؟ خیر، بلکه اصولاً زیبایی سخن حسی نیست فکری است از راه حس.
یک شعر زیبا یا یک نثر زیبا چقدر انسان را جلب می کند؟! آنجا که سعدی می گوید:
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون که برآید مفرح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکری واجب.

پیشنهاد کاربران

بپرس