فقه و زندگی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] با توجه به آن که زندگی از دو بخش اجتماعی و انفرادی تشکیل شده، دور بودن فقه شیعه از حکومت و اجتماع در طی قرن های پی در پی به رشد نامتوازن فقه در حوزه فردی انجامیده است. این ناهماهنگی برای برخی این توهّم را به وجود آورده که فقه اختصاص به احکام فردی دارد و بیان مسائل اجتماعی از حیطه وظایف فقه خارج است.
پس از انقلاب صنعتی در اروپا و به دنبال آن موج قانون گرایی در غرب و سپس مشرق زمین، این توهّم به وجود آمد که دین صرفاً عهده دار حوزه مسائل فردی است. بنابر این تفکر، سردمداران کشورهای اسلامی در دو قرن اخیر نسبت به اقتباس از قوانین غربی اقبال بیشتری نشان داده اند تا قوانین مذکور را جانشین احکام شریعت نمایند. این اقدام در معاملات و حقوق تجارت و بازرگانی به سهولت انجام پذیرفت، امّا در احکام مربوط به احوال شخصیه و حقوق خانواده به دلیل مقاومت های شدید با احتیاط و به کندی عملی شد.از سوی دیگر، فعالیت و کوشش اکثر اصلاح گران و احیاگران عالَم اسلام بر این محور می چرخیده که ثابت کنند: اسلام ، دینی اجتماعی است. و برای اداره جامعه و نظم و نسق امور برنامه و دستور دارد. آنان تلاش کرده اند تا این بُعد فراموش شده اسلام را دوباره احیا کنند و مسلمانان را از سیطره فرهنگی، علمی و نظامی اجانب برهانند و آنان را به خودباوری و اعتماد به نفس برسانند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این فرصت فراهم شد تا فقه بار دیگر به صحنه بیاید و توانایی های خود را به منصه ظهور برساند.اکنون که ربع قرن از این رویداد مهمّ تاریخی می گذرد، علی رغم تلاش های گسترده برای اسلامی کردن قوانین، نارسایی ها و نواقص بسیاری وجود دارد که گاه زمینه بعضی نقدهای غرض آلود را به ساحت فقه به وجود می آورد.در این مقاله، رابطه فقه و زندگی و سازگاری آن دو را با هم از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری بررسی می کنیم. وسعت نگرش، قدرت اندیشه، ایمان استوار، دلدادگی به معارف الهی ، سلاست بیان و… استاد شهید را به یکی از بزرگ ترین مدافعان و مبلغان دین در ایران معاصر تبدیل کرده، چنان که اکنون حوزه تأثیرگذاری آراء و تبلیغات او بسیار گسترش یافته است. تذکر این نکته ضرورت دارد که استاد فرزانه به دلیل گستردگی اشتغالات علمی مجال آن را نیافت که وارد همه فروعات فقهی شود. لذا مباحث فقهی را به آن عمقی که در کلام و فلسفه وارد شده، نپرداخته است.
مسائل بحث
بیشتر آراء و نظریات فقهی ایشان، در باب کلیات، روش شناسی و آسیب شناسی فقه و نیز نظریه پردازی و چارچوب سازی بوده که البته درک و فهمیدن و عمل کردن به این نظریات برای فقیهان نواندیش قابل استفاده و برای نسل نو حوزه علمیه رهگشا خواهد بود.نکاتی را که در آثار گران بهای ایشان مطالعه می کنیم:چیستی احکام شرعی و خصوصیات آن؛ اصول حاکم بر احکام شرعی؛ راهکارهای تطبیق احکام شریعت با مقتضیات زمان؛ چیستی اجتهاد ؛ بایستگی ها و آسیب های آن.
احکام شرعی و زندگی اجتماعی
پس از آن که فقیهان شیعه در ایران زمام امور مملکت را به دست گرفتند، فقه در فراز و نشیب های شرایط جدید اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با مسائلی جدّی رو به رو شد. فقیهان در مواجهه با مسائل جدید از دو دسته بیرون نبودند:پیروان فقه سنتی و پیروان فقه پویا. خاستگاه این دودستگی به گذشته های دور برمی گردد، امّا هیچ گاه تقسیم بندی مذکور تا این اندازه نمود و ثمره علمی نیافته است. فقیه سنتی، پایبند و شیفته شرایط ذهنی، زمانی و مکانی ای می شود که به گذشته تعلق دارد و چندان از تغییرات زمان و مکان تأثیر نمی پذیرد و تنها دلالت متون را برمی تابد، امّا فقیه پوینده و طرفدار فقه پویا و به تعبیر حضرت امام خمینی -فقه جواهری-، علاوه بر پایبندی به نصوص و متون فقهی، عنصر زمان و مکان را نیز در استنباط احکام شرعی مؤثر برمی شمرد، واقعیت های عینی و شرایط زندگی را می نگرد، فقه را روزآمد می کند و نیازهای جدید را پاسخ می گوید روشن است که فقه سنتی و به تعبیر حضرت امام خمینی(فقه مصطلح) از عهده پاسخ گویی به شرایط جدید و طرح افکنی الگوهای زندگی برای انسان عصر علم و هنر و ارتباطات برنمی آید.
← از نظر امام خمینی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس