فلانی

/folAni/

مترادف فلانی: بهمان، طرف، فلان، یارو

معنی انگلیسی:
such and such a person, that person, john doe, so-and-so

لغت نامه دهخدا

فلانی. [ ف ُ ] ( اِ ) ( ضمیر مبهم ) فلان.بهمان. در تداول بین فلان و فلانی فرق است. در فلان نوعی ابهام مندرج است اما اگر کسی بگوید «از قول من به آن آقا بگویید فلانی با شما کار دارد»، دیگر ابهام در آن نیست. ( از فرهنگ فارسی معین ). ولی ظاهراً در قدیم هر دو به یک معنی به کار میرفته است :
بجز مرگ در راه حقت که آرد
ز تقلید رای فلان و فلانی.
ناصرخسرو.
ناید حسد و رشک کهین چاکر او را
نز ملک فلانی و نه از مال فلانیش.
ناصرخسرو.
ای مسلمانان به فریادم رسید
کآن فلانی بیوفایی می کند.
سعدی.
رجوع به فلان شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) فلان بهمان : بمیر ای حکیم از چنین زندگانی ازین زندگانی چو بمردی بمانی .... بجز مرگ در راه حقت که آرد زتقلید رای فلان و فلانی . در تداول بین فلان و فلانی فرقی است در فلان نوعی ابهام مندرج است اما اگر به کسی بگوید : از قول من بان آقا بگویید فلانی با شما کار دارد ابهام از میان می رود .

فرهنگ معین

[ ع - فا. ] (ص نسب . ) نک فلان .

واژه نامه بختیاریکا

( فلانی(در مقام تحقیر) ) سی شَهِه؛ سی کُله
نَم کی ( نَمکینَک ) ؛ نمکیه

جدول کلمات

یارو

پیشنهاد کاربران

یاور
فلانی یک واژه عربی است. پارسی می شود طرف یعنی واژه طرف معنی پارسی واژه فلانی می شود
a certain one
a certain person
فلان = اشاره به شخص نامعلوم
اشاره به شخصی ناشناس ✓
لطفا نظر بدهید👍
یارو، بهمان، طرف، فلان
در پارسی " بیساری ، باستاری"
یارو

بپرس