فلز

/felezz/

برابر پارسی: گدازه، توپال

معنی انگلیسی:
metal, mettle, nature

لغت نامه دهخدا

فلز. [ ف ِ ل ِزز ] ( ع اِ ) مس سپید که از آن دیگهای ریخته سازند. || ریم آهن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سنگریزه. ( منتهی الارب ). || گوهر کانی هرچه باشد، یا هرچه گداز دهد از آن ، یا هرچه آن را کیر [ دمه آهنگری ]، دود سازد وقت گداختن. || ضریبه که بر آن شمشیر آزمایند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) مرد زفت. ( منتهی الارب ). بخیل. ( اقرب الموارد ). || مرد سطبر درشت. || ( اِ ) عنصر شیمیائی ساده ای است دارای جلای مخصوص. فلزهاعناصر ساده ای هستند که در حرارت معمولی جامدند، بغیر از جیوه ، و همه حاجب نور هستند، مگر طلا و نقره که بحالت ورقه بسیار نازک شفاف درمی آیند. و در غالب موارد وزن مخصوص آنها زیاد است. فلزها هادی خوبی برای حرارت و الکتریسیته هستند و میتوان آنها را طوری براق کرد که نور را منعکس سازند ( جلای فلزی ). اکثر فلزهاچکش خوار و قابل مفتول شدن و قابل تبدیل به ورقه های نازک هستند و در اثر ضربه یا فشار خرد نمی شوند. ج ، فلزات. ( فرهنگ فارسی معین ). لفظ فلزات که بر هفت گوهر افتد زر است و سیم و قلعی و مس و آهن و سرب و خارصینی ، و بعضی فلزات را نُه گویند یعنی زر، زیبق ، اسرب ، ارزیز، فضه ، آهن ، مس ، شبه و روی. ( یادداشت مؤلف ).
- عصر فلزات ؛ ( اصطلاح زمین شناسی ) قسمتی از طبقات بسیار جدید و بالایی و نزدیک به وضع دوران چهارم را گویند که مقارن با شناختن فلز توسط انسان بوده است. این دوره تقریباً از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح شروع میشود و با شروع این عصر دوره نوسنگی ( یا عصر حجر جدید ) ختم میگردد. قدیمترین فلزی که بشر شناخته و آن را به کار برده مس است و به همین جهت ابتدای عصر فلزات را بنام دوره مس نامیده اند. پس از آن دوره آلیاژهای ساخته شده از مس است که مفرغ باشد. از یکهزار سال قبل از میلاد مسیح بشر آهن را کشف کرد که آن را دوره آهن نامند و اکنون هم بشر در همان دوره است. ( فرهنگ فارسی معین ).
ترکیب های دیگر:
- فلزتراشی . فلزکاری. فلزی. رجوع به این کلمات شود.

فلز. [ ف ِ ل َزز / ف ُ ل ُزز ] ( ع اِ ) فِلِزّ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به فِلِزّ شود.

فرهنگ فارسی

هرجسم معدنی که بتوان آنرابشکل مفتول یاصفحه یاورق ساخت وهادی حرارت والکتریسیته باشدمانند آهن
( اسم ) عنصر شیمیایی ساده ایست دارای جلای مخصوص . فلزها عناصر ساده ای هستند که در حرارت معمولی جامدند ( به غیر از جیوه ) و همه حاجب نور هستند ( مگر طلا و نقره که به حالت ورقه ای بسیار نازک شفاف در می آیند ) و در غالب موارد وزن مخصوص آنها زیاد است . فلزها هادی خوبی برای حرارت و الکتریسیته هستند و می توان آنها را طوری براق کرد که نور را منعکس سازند ( جلای فلزی ) اکثر فلزها چکش خوار و قابل تبدیل به مفتول شدن یا به ورقه های نازک هستند و بر اثر ضربه یا فشار به گرد تبدیل نمی شوند جمع : فلزات .

فرهنگ معین

(فِ لِ زّ ) [ ع . ] (اِ. ) جسمی است معدنی هادی الکتریسته که می توان آن را به شکل مفتول درآورد یا صفحه صفحه کرد مانند آهن ، نقره و...

فرهنگ عمید

جسم معدنی چکش خوار، درخشنده، و رسانای برق و گرما که معمولاً به صورت جامد است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فلز، عنصر شیمیایی ساده معمولا درخشنده می باشد.
فلز، عنصر شیمیایی ساده معمولا درخشنده، چکش خوار و جامد
احکام فقهی مرتبط
از آن به مناسبت در بابهای طهارت ، صلات ، خمس ، تجارت و صید و ذباحه سخن گفته اند
فلز جزئی از معادن
فلزات جزء معادن اند بنابر این، احکام معدن ، همچون عدم جواز سجده و وجوب پرداخت خمس بر آن جاری است
نجس شدن فلز
...

دانشنامه عمومی

فلز یا توپال ها دسته ای از مواد غیرشفاف، گداخت پذیر، انعطاف پذیر و معمولاً براق هستند که رسانایی الکتریکی و گرمایی نسبتاً خوب یا خوبی نیز دارند. [ ۱] در شیمی، فلزات موادی هستند که به راحتی با از دست دادن الکترون های خود کاتیون ها را تشکیل می دهند و اکسیدها و هیدروکسیدهای اساسی تولید می کنند. [ ۲]
در فیزیک، فلز به طور کلی به عنوان هر ماده ای در نظر گرفته می شود که قادر به هدایت الکتریسیته در دمای صفر مطلق باشد. [ ۳] بسیاری از عناصر و ترکیباتی که به طور معمول به عنوان فلز طبقه بندی نمی شوند در فشارهای زیاد فلزی می شوند. به عنوان مثال، ید غیر فلزی به تدریج در فشاری بین ۴۰ تا ۱۷۰ هزار برابر فشار اتمسفر تبدیل به فلز می شود. به همین ترتیب، برخی از موادی که به عنوان فلز در نظر گرفته می شوند، می توانند به غیرفلز تبدیل شوند. به عنوان مثال، سدیم در فشار کمتر از دو میلیون برابر اتمسفر به یک نافلز تبدیل می شود.
در شیمی، دو عنصر آرسنیک و آنتیموان که طبق تعریف فلز در فیزیک به عنوان فلزات شکننده شناخته می شوند، معمولاً به دلیل خواص شیمیایی به عنوان شبه فلز طبقه بندی می شوند. حدود ۹۵ عنصر از ۱۱۸ عنصر جدول تناوبی فلز هستند ( یا احتمالاً چنین هستند ) . این عدد دقیق نیست زیرا مرزهای بین فلزات، نافلزات و شبه فلزات به دلیل فقدان تعاریف پذیرفته شده جهانی از دسته های درگیر، کمی در نوسان است.
فلزات براق و درخشان هستند، حداقل زمانی که تازه ساخته شده یا صیقلکاری شده اند. ورق های فلزی ضخیمتر از چند میکرومتر غیرشفاف به نظر می رسند، اما ورق طلا نور سبز را از خود عبور می دهد.
حالت جامد یا مایع فلزات عمدتاً از ظرفیت اتم های فلزی ناشی می شود که به آسانی الکترون های پوسته بیرونی خود را از دست می دهند. به طور کلی، نیروهایی که الکترون های لایه بیرونی یک اتم را در جای خود نگه می دارند، ضعیف تر از نیروهای جاذبه روی همان الکترون ها هستند که از برهم کنش بین اتم های فلز جامد یا مایع ناشی می شوند. الکترون های درگیر تغییر مکان پیدا می کنند و ساختار اتمی یک فلز را می توان به طور مؤثری به عنوان مجموعه ای از اتم های تعبیه شده در ابری از الکترون های نسبتاً متحرک تجسم کرد. به این نوع برهمکنش، پیوند فلزی می گویند. [ ۴] استحکام پیوندهای فلزی در فلزات مختلف در حوالی مرکز سری فلزات واسطه به حداکثر می رسد، زیرا این عناصر دارای تعداد زیادی الکترون جابجا شده هستند. [ ۴]
عکس فلزعکس فلزعکس فلز
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

فلز (metal)
گروهی از عناصر شیمیایی، با خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاص. عناصر فلزی حدود ۷۵ درصد از ۱۱۲ عنصر جدول تناوبی عناصر را تشکیل می دهند. یکی از خصوصیات فیزیکی آن ها، تولید صدا براثر واردکردن ضربه، و از خصوصیات دیگر آن ها رسانایی خوب گرما و الکتریسیته است. کدرند، ولی نور را به خوبی منعکس می کنند. چکش خوارند، از این رو با سردکاری و نورد به ورقه یا طوقه تبدیل می شوند. دارای انعطاف پذیریاند، به همین سبب به شکل سیم های باریک درمی آیند. براثر گرما، تحت اثر ترمویونیک، یا برخورد نور، تحت اثر فتوالکتریک، الکترون منتشر می کنند. اکثراً در طبیعت به شکل ترکیب، ازجمله در سنگ های ترکیبی یا کانسنگ ها یافت می شوند. خصوصیات شیمیایی شانزده فلز با شکل عنصری، ازجمله به شکل فلزات خالص طبیعی، را براساس تمایل اتم های آن ها به ازدست دادن یک یا چند الکترون و تشکیل یون مثبت (کاتیون) شناسایی می کنند.
کاربردهای صنعتی. فلزات در صنعت بسیار به کار می روند. فلزات گران قیمت، شامل طلا، نقره، و پلاتین بیشتر در جواهرسازی به کار می روند. فلزات سنگین، شامل آهن، مس، روی، قلع، و سرب، فلزات متداول در کاربردهای مهندسی اند. فلزات سنگین کمیاب، شامل نیکل، کادمیوم، کروم، تنگستن، مولیبدن، منگنز، کبالت، وانادیوم، آنتیموان، و بیسموت بیشتر برای تهیۀ آلیاژ فلزات سنگین به کار می روند. فلزات سبک، شامل آلومینیوم و منیزیوم؛ فلزات قلیایی، شامل سدیم، پتاسیم، و لیتیوم؛ و فلزات قلیایی خاکی، شامل کلسیم، باریوم، و استرانسیوم بیشتر در صنایع شیمیایی کاربرد دارند. فلزات دیگر از طریق الزامات هسته ای خاص از فلزات قبلی تهیه می شوند، مثلاً تکنسیُم در رآکتورهای هسته ای تولید می شود و ضد خوردگی است. زیرکونیوم نیز ممکن است برای نگهداری اورانیوم در رآکتورها، جایگزین آلیاژ آلومینیوم و منیزیوم شود.
واکنش با اسیدها. فلزات جایگزین هیدروژن اسید می شوند و نمک اسید تولید می کنند. مثلاً، محصولات ترکیب منیزیوم با اسید سولفوریک H۲SO۴، عبارت اند از سولفات منیزیوم و هیدروژن: Mg + H۲SO۴→ MgSO۴ + H۲
واکنش با اکسیژن. بیشتر فلزات تولید اکسید می کنند. مثلاً منیزیوم با اکسیژن واکنش می دهد و اکسید منیزیوم تولید می کند: Mg + O۲→ ۲MgO
واکنش با آب. بیشتر فلزات جانشین هیدروژن آب می شوند و هیدروکسید یا اکسید تولید می کنند. مثلاً با افزودن سدیم به آب هیدروکسید سدیم تولید، و هیدروژن آزاد می شود. همۀ فلزات، جز جیوه، در دمای معمولی جامدند و همه نیز در شرایط مناسب متبلور می شوند. از خصوصیات شیمیایی فلزات گرایش قوی آن ها به عناصر نافلزی است. ازجمله گوگرد و کلر با فلزات سولفید و کلرید تولید می کنند. فلزات ذوب می شوند، در هم نفوذ می کنند، و آلیاژ تشکیل می دهند. فلزات از پیش از تاریخ تا اکنون کاربردهای بسیار، اعم از کاربردهای ساختاری یا تزئینی، داشته اند. عصر مس، عصر برنز، عصر آهن دوره هایی اند که این فلزات پایۀ فناوری آن دوره بوده اند. متالورژی علم، فناوری، و هنر تولید فلزات است.

جدول کلمات

متال

مترادف ها

iron (اسم)
اتو، اهن، اطو، فلز

metal (اسم)
ماده، جسم، فلز، ماده مذاب

فارسی به عربی

معدن

پیشنهاد کاربران

واژه فلز
معادل ابجد 117
تعداد حروف 3
تلفظ felez[z]
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: فلزّ] ( شیمی )
مختصات ( فِ لِ زّ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی felezz
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
فیلیز در ترکیه به جوانه گفته میشود
خار پارسی فلز را گویند و سنگ خارا را نیز چون مانند فلز نموده و سنگ خاره گفته اند.
برابر دیگر پارسی آن ایوخشوست و " داتو" است
تیر در سنگ نشسته تا سوفار
خار پشتی نموده پشته خار.
امیرخسرو (
در پهلوی می شود: ایوخشوست
برابر دیگر پارسی آن" داتو" است.
لغت عربیزه فلز filiz گویش دیگر واژه آریایی پلز یا پلنز به معنای درخشنده نورافشان تابنده براق است که از ریشه هندواروپایی ( s ) plēnd به معنای درخشنده ستانده شده و با لغت splendid در انگلیسی همخانواده است. پلز در گرجستان به شکل pilenz به معنای مس به کار میرود სპილენძი spilendzi که گویش دیگر պղինձ plindz در ارمنستان و برنج birinj ( فلز برنج ) در ایران و برنز bronze در انگلیس است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/

ایخشت
در دهخدا جستجو شود
فلز بر خلاف آنچه نویسندگان گذشته نوشته اند تازی نیست و معرب است.
فلز و فولاذ و فولاد معرب واژه فارسی سره پولاد هستند. ( بنمایه:الالفاظ الفارسی المعربه از علی شیر برگه 121 )
جوش برابر فارسی فلز هست. هفت جوش به نشان هفت فلز ناب شناخته شده ایرانیان باستان "زر سیم مس آهن سرب مس جست سرب ارزیر" هست

بپرس